۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

اعزام زنان ورزشکار به خارج مایه شرمساری است

نمیدانم چرا هنوز این وبلاگ متروکه اندکی خواننده دارد. بهرحال هر کسی که هستید یک چیزی برای شما می نویسم که وقتی که سر می زنید بی نصیب از اینجا نروید. فعلا برای دست گرمی خبر زیر را بخوانید تا کمی مفرح شوید:

آیت‌الله صافی: "اعزام زنان ورزشکار به خارج مایه شرمساری است"
آفتاب: آیت‌الله صافی گلپایگانی با انتقاد از اعزام ورزشکاران زن به خارج از کشور آن را مایه شرمساری دانست و خواستار جلوگیری از این نوع مسائل شد.
اهم اظهارات وی در دیدار جمعی از اعضای جامعه روحانیت شیراز را در ادامه به نقل از مرکز خبر حوزه بخوانید:
در شرایط کنونی باید با زبان وشیوه مناسب نسبت به اجرای اصل امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اهتمام داشته باشیم.
انجام معاصی و گناهان و بدحجابی‌ها در بروز مسأله خشکسالی تاثیر زیادی دارد.
باید به سوی خدا برویم و از ارتکاب گناهان و تظاهر به معاصی که متاسفانه روز‌به‌روز در جامعه بیشتر می‌شود، به شدت دوری کنیم.
ما نباید نسبت به عالم غیب و خداوند متعال غافل باشیم.

در همین رابطه یک مصاحبه تلفنی با حضرت آیت الله العظمی آرش گادوین (دامش حفاظت شده است) ترتیب داده ایم که  توجه شما را به اهم آن جلب می کنم.

خبرنگار: در خدمت حجت الاسلام والمسلمین حضرت آیت الله العظمی آرش گادوین دامه حفاظته رهبر مسلمین جهان و نایب بر حق امام زمان و ولی مطلقه فقاهت و نماد بلاهت هستیم و از حضور ملکوتی ایشان فیضی عظیم می بریم و چه فرخنده روزی است امروز که خداوند در رحمتش را به سوی این بندگان حقیر گشوده است و گوش ما را به شنیدن صدای ملکوتی این بزرگ مرد تاریخ اسلام و مسلمین و مرجع المقلدین مفتخر نموده است. اولین سوال خود را به این صورت مطرح می کنیم که آیا ورزش کردن برای زنان جایز است یا خیر.

آرش الگادوین: بسمه رب الجبارین.  اگر موجب مفسده نشود و نامحرم را به سوی خود جذب نکند اشکالی ندارد.

خبرنگار: آیا فرستادن زنان ورزشکار به خارج از کشور جایز است یا خیر.

آرش الگادوین: فرستادن زنان به خارج از کشور نه تنها حرام است بلکه بی ناموسی است و مایه شرمساری همه مسلمانان جهان است. فرستادن زن ورزشکار به خارج از کشور مثل این است که ما زن خودمان را به رختخواب همسایه بفرستیم. بهرحال آن زن مسلمان ورزشکار یک تکانی به خودش می دهد و پستی و بلندی های بدنش نمایان می شود. من از مسئولان این نظام مقدس تعجب می کنم که چطور غیرت می کنند تا چشم بیگانگان به آن زن های ورزشکار بیفتد و خدای نکرده با ناموس کشور ما دچار مفسده شوند. اگر زن دستش را عقب ببرد جلوی او شنیع می گردد و اگر هم خم شود پشتش مفسده برانگیز خواهد شد. در ضمن چه کسی تضمین خواهد کرد که شب ها دست نامحرمان به آنها نرسد؟ کافران که محرم و نامحرم حالیشان نمی شود و اگر دستشان به ناموس ما برسد برای خدشه دار کردن اسلام و نظام مقدس ما چنان مفسده ای می کنند که صد مفسده از بغل آن بزند بیرون.

خبرنگار: می شود در مورد تاثیر بدحجابی و معاصی و گناهان در خشکسالی برای ما بگویید؟

آرش الگادوین: به مسئله خوبی اشاره کردید. اصولا خشکسالی و هر گونه بلایای طبیعی رابطه مستقیمی با معاصی و گناهان بشری دارد. مثلا من خودم یک روز که داشتم از شهر بم دیدن می کردم دیدم که یک دخترخانمی در خیابان ایستاده بود و کمی از موی سر او نمایان شده بود. دو هفته بعد هم آن زلزله شدید و ویرانگر روی داد و آن فاجعه اتفاق افتاد. خوب حالا وقتی که ما می گوییم حجاب خود را حفظ کنید فکر می کنند که برای خودمان می گوییم. نه به خدا برای خودمان نمی گوییم. برای خود شما می گوییم بدبخت ها که فردا آوار بر سرتان خراب می شود. فردا آتش به خانه و جنگل هایتان می افتد. فردا خشکسالی می آید و از تشنگی و گرسنگی تلف می شوید. اگر هم هیچکدام از این بلایا در این دنیا بر سرتان نازل نشود در آن دنیا چنان بلایی سرتان می آید که روزی صدبار فریاد می زنید که خدایا ای کاش که در همان دنیا من را به زیر آوار می بردی و یا به آتش می کشیدی. روزی هفت بار با چاقو تمام اعضای بدن شما را قطعه قطعه می کنند و دوباره به هم پیوند می زنند. شما را از همان موهای فر شده تان می گیرند و دور خودشان می چرخانند تا موهای شما از بیخ و بن با پوست سرتان کنده شود و دوباره آن را با اتوی داغ به سرتان می چسبانند. یعنی خدایی که در آن دنیا چنین جزاهایی را برای گناه کاران و بدحجابان در نظر گرفته است در این دنیا به عقلش نمی رسد که بلا بر سرشان نازل کند؟ وقتی گناه در یک جامعه اتفاق افتاد تر و خشک با هم می سوزند و همه به جزای گناه یک نفر تلف می شوند. آخر تو که موهایت را ریخته ای بیرون همین الآن بیا پیش من تا یک سیخ بکنم توی ماتحتت ببین میتوانی تحمل کنی؟ اگر توانستی که هیچ ولی اگر نتوانستی چطور می خواهی سیخی را که خداوند قرار است به ماتحتت فرو کند تحمل کنی؟

خبرنگار ما که از پشت تلفن ترسیده است و موهایش را به زیر روسری خود می تپاند: استاد می شود کمی برای خوانندگان ما توضیح دهید که چگونه می توانیم به سوی خداوند متعال برویم و از او و جهان غیب غافل نباشیم؟

آرش الگادوین: باید تا جایی که می شود از عقوبت الهی بترسیم و ناموس خودمان را از چشم و دست نامحرم دور نگه داریم. نباید بگذاریم که ناموس ما به کشورهای دیگر سفر کنند. نباید ناموس خود را طوری به خیابان ها بفرسیم که نامحرم به مفسده بیفتد و اصلا بهتر است که ناموس ما در خانه بماند. چرا باید جامعه ما طوری باشد که وقتی از خانه خارج می شویم چشممان به زن ها و دختران نامحرم بیفتد. اگر خدای نکرده دچار مفسده شویم و در پی آن زلزله نازل شود چه کسی جوابگوی آن خواهد بود؟ باید زن ها و مردهای نامحرم را تا جایی که می شود از یکدیگر دور کنیم. همین لبه روسری را می بینید؟ هر چقدر که آن را جلو بکشیم به خدا نزدیک می شویم و هر چقدر که آن را بالا ببریم از خدا دور می شویم. برخی از دخترها طوری از خانه بیرون می آیند که اعوذ بالله عالم غیب هم به مفسده می افتد.

خبرنگار: از اینکه وقت ملکوتی خود را به ما دادید بی نهایت سپاسگزاریم


آرش الگادوین: و من الله التوفیق و احسن الخالقین. حالا همشیره اگر از این طرفها گذر کردید یک سری هم به اینجانب بزنید تا مسائل را از نزدیک برای شما تشریح کنم.


خبرنگار: بله حاج آقا حتما خدمت می رسیم

۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

انتظار از امام زمان با کنسرت محقق نمی‌شود

تابناک: آیت‌الله صافی گلپایگانی تاکید کرد: انتظار از شخصی مثل ولی خدا، با گناه، خیانت، بی‌تعهدی‌های اخلاقی، موسیقی و کنسرت و تشویق اهل ملاهی و مناهی هرگز محقق نخواهد شد و جامعه‌ای که این رفتارهای زشت را به اسم هنر و عناوین دیگر ترویج می‌نماید جامعه منتظر نیست.

به گزارش مهر در پیام آیت‌الله لطف الله صافی گلپایگانی که به کنفرانس گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در عصر انتظار صادر شده، آمده است: عصر انتظار، عصر تمسک به شعائر دین و التزام به عمل به احکام شرع مبین و عصر امتحان و تلخیص است. از شخص منتظر باید جلوه‌های اخلاق قرآنی و آگاهی از معارف وحیانی درخشان و در لمعان باشد. تمدن اسلامی برخاسته و ساخته شده از هدایت‌های این دین حنیف است.

شخص منتظر باید حفظ هویت و استقلال اسلامی را همیشه و در هر مناسبت، شعار‌ و افتخار خود بداند. یکی از مشخصات بارزه این امت بزرگ و امت وسط، حجاب بانوان و عدم اختلاط و نظامات حافظ قداست و کرامت بانوان است که هم مردان را به وظایف خاص موظف می‌نماید و هم زنان را ملزم به تکالیف ویژه می‌سازد. این نظامات برای همه مسلمانان فرهنگ است، اصل است، همه باید آن را رعایت نمایند.

در ادامه این پیام تصریح شده است: آیاتی مانند: وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى ، وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ، وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ ،

فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ، فرهنگ اسلام است و وحی است که باید در همه امورِ زن و مرد و در همه روابط، فرهنگ گردد که متاسفانه این فرهنگ به واسطه غرب‌گرایی و عدم آگاهی از فلسفه احکام و مقاصد الهی و قرآنی مورد هجوم قرار گرفته و مظاهر جامعه در کار و شغل از آن فاصله می‌گیرد.

در پیام آیت‌الله صافی گلپایگانی آمده است: باید فرهنگ حجاب را در معنای گسترده‌ آن بیاموزیم و به آن تعهد داشته باشیم؛ باید بدانیم کرامتی که اسلام برای زن قرار داده است بزرگ‌ترین ارزش اوست؛ خانه‌داری زن، بی‌کاری نیست؛ خانه‌داری افتخار است؛ شریف‌ترین شغل‌ها و جهاد و سیر الی‌الله و از عبادات است.

در این پیام تاکید شده است: دوران‌هایی که زن با همسر دارد همه مشحون به ثواب است و حیات طیبه است و در ارزش‌های حقیقی این دو جنس مکمل یکدیگرند و برای هم مانند لباس و یک واحد کامل انسانی هستند. طی درجات علم و عمل و کسب معالی و مقامات برای هر دو پیش‌بینی شده است و هر دو در کنار هم قرار گرفته‌اند. إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ ، إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا

در قسمت دیگری از این پیام آمده است: در انتظار حضرت بقیة الله ارواح العالمین له الفدا بودن، باید از جامعه منتظر، ظاهر و آشکار باشد؛ شکستن حریم‌های دینی و گرایش به فرهنگ غرب، ضد انتظار و عبور از خط قرمزهای قرآنی است. انتظار باید عینیت داشته باشد نه فقط حجاب، بلکه انتظار در همه جا باید ظاهر باشد، به خصوص در جراید، صداو سیما و در همایش‌ها و... . به طور مثال اگر کسی شخص عالی‌مقام را دعوت کرده باشد و منتظر مقدمش باشد برای پذیرایی او آنچه موجب خشنودی اوست فراهم می‌کند، جامعه منتظر هم باید اگر منتظر است، آماده پذیرایی باشد.

در پیام آیت‌الله صافی گلپایگانی آمده است: از آن یگانه مرد خدایی حضرت مهدی علیه السلام چگونه باید و چگونه می‌خواهیم پذیرایی کنیم و مدعی انتظار باشیم؟ یقیناً با صداقت، با امانت، با برادری، با مروت و ایثار، با علم و معرفت، با تقوا و پرهیزکاری و با التزام به اسلام می‌توانیم منتظر باشیم.

در این پیام تاکید شده است: انتظار از شخصی مثل ولی خدا، با گناه، با خیانت، با بی‌تعهدی‌های اخلاقی، با موسیقی و کنسرت وتشویق اهل ملاهی و مناهی هرگز محقق نخواهد شد و جامعه‌ای که این رفتارهای زشت را به اسم هنر و عناوین دیگر ترویج می‌نماید جامعه منتظر نیست.

در بخش پایانی پیام آیت‌الله صافی گلپایگانی آمده است: امید است ما در ضمن برنامه‌های جشن میلاد و تعظیم دهه مهدویت به این حقایق برسیم و جلوه‌ی انتظار را در همه برنامه‌ها شایع و ظاهر سازیم. به امید حرکت بیشتر و جامعه ای صددرصد مهدوی.

کنفرانس گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در عصر انتظار بعدازظهر دوشنبه از سوی هیئت و کانون خادم الرضا(ع) قم و با همکاری معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و برخی نهادهای عضو ستاد مهدویت این هیئت و کانون در قم برگزار می‌شود.

در این همایش آیت‌الله سید محمود هاشمی شاهرودی نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری و سردار مهدی توکلی فرمانده انتظامی استان قم سخنرانی می‌‌کنند.

آیا احترام به "مقام معظم رهبری" از واجبات دین اسلام است؟



خواندن استفتائات رهبر جمهوری اسلامی ایران واقعا برایم مستفیض کننده بود. نکته ای که به نظرم جالب آمد این است که ایشان در مورد تمامی منکرات مربوط به دیدن نامحرم نسبت به دیگر مراجع بسیار روشن فکرتر هستند و تاکید می کنند که چنانچه از روى لذّت نبوده و خوف ارتكاب حرام و فساد در آن نباشد اشکال ندارد. ولی ایشان فقط در یک مورد بسیار نظر قطعی داده اند که آن را برایتان با رنگ قرمز مشخص کرده ام. آیا احترام به "مقام معظم رهبری" از واجبات دین اسلام است؟

استفتاء فيلم و عكس نامحرم


س 1183: نگاه كردن به تصوير زن نامحرم و بدون پوشش چه حكمى دارد؟ نگاه كردن به صورت زن در تلويزيون چه حكمى دارد؟ آيا بين زن مسلمان و غيرمسلمان و بين پخش آن بطور مستقيم و يا غير مستقيم تفاوتى وجود دارد؟
نگاه كردن به تصوير زن نامحرم، حكم نگاه كردن به خود زن نامحرم را ندارد، بنابراين اگر نگاه از روى لذّت نبوده و خوف افتادن به گناه نباشد و تصوير هم متعلّق به زن مسلمانى كه بيننده آن را مى‏شناسد نباشد، اشكال ندارد و بنابر احتياط واجب نبايد به تصوير زن نامحرم كه بطور مستقيم از تلويزيون پخش مى‏شود، نگاه كرد ولى در پخش غيرمستقيم تلويزيونى اگر ريبة و خوف افتادن به گناه نباشد، نگاه كردن اشكال ندارد.

س 1184: مشاهده برنامه‏هاى تلويزيونى كه از ماهواره دريافت مى‏شوند، چه حكمى دارد؟ اگر ساكنان استانهاى مجاور دولتهاى خليج فارس برنامه‏هاى تلويزيونى آن دولتها را مشاهده كنند، حكم آن چيست؟
از آنجا كه برنامه‏هايى كه توسط ماهواره‏هاى غربى پخش مى‏شوند و همچنين برنامه‏هاى تلويزيونى بيشتر دولتهاى مجاور، دربردارنده آموزش افكار گمراه‏كننده و تحريف حقايق و لهو و فساد هستند و غالبا مشاهده آنها باعث گمراهى و فساد و ارتكاب كارهاى حرام مى‏گردد، بنابر اين دريافت و ديدن آنها جايز نيست.

س 1185: آيا ديدن يا شنيدن برنامه‏هاى طنز از راديو و تلويزيون اشكال دارد؟
گوش دادن به برنامه‏هاى طنز و نمايش‏هاى فكاهى و ديدن آنها اشكال ندارد مگر آن كه مستلزم اهانت به مؤمنى باشد.

س 1186: هنگام جشن عروسى چند عكس از من گرفته شد كه در آنها حجاب كامل نداشتم، اين عكسها در حال حاضر نزد دوستان و اقوام من هستند. آيا جمع‏آورى آنها بر من واجب است؟
اگر وجود عكسها نزد ديگران مفسده‏اى ندارد و يا برفرض ترتّب مفسده، شما در دادن عكسها به ديگران نقشى نداشته‏ايد يا جمع‏كردن آنها از ديگران براى شما مشقّت دارد، تكليفى در اين باره نداريد.

س 1187: آيا بوسيدن تصاوير امام «قدس سره» و شهدا براى ما زنان از اين جهت كه به ما نامحرم هستند، اشكال دارد؟
به طور كلى تصوير شخص حكم خود او را ندارد. لذا بوسيدن تصوير به عنوان احترام و تبرك جستن و اظهار محبت در صورتى كه قصد ريبة و خوف افتادن به گناه نباشد، اشكال ندارد.

س 1188: آيا ديدن تصاوير زنان برهنه و نيمه برهنه در فيلمهاى سينمايى و غير آن، در صورتى كه آنان را نشناسيم، جايز است؟
نگاه‏كردن به فيلم‏ها و تصاوير، حكم نگاه‏كردن به اجنبى را ندارد و در صورتى كه از روى شهوت و ريبة نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتب نشود، شرعا اشكال ندارد ولى با توجه به اينكه ديدن تصوير برهنه‏اى كه شهوت برانگيز است، غالبا از روى شهوت بوده و به همين دليل مقدمه ارتكاب گناه مى‏باشد، بنابراين ديدن آنها حرام است.

س 1189: آيا جايز است زن در جشن‏هاى عروسى بدون اجازه شوهرش عكس بيندازد؟ و برفرض جواز، آيا مراعات حجاب كامل در آن واجب است؟
اصل عكس گرفتن منوط به اجازه شوهر نيست ولى اگر احتمال بدهد كه اجنبى عكس او را ببيند و عدم رعايت حجاب كامل منجر به مفسده‏اى شود، مراعات آن واجب است.

س 1190: آيا براى زنان، ديدن كشتى مردان جايز است؟
اگر مشاهده آن باحضور در ميدان كشتى و بطور مستقيم باشد و يا آن را بطور زنده و مستقيم از تلويزيون ببينند و يا به قصد لذت و ريبة بوده و يا در آن خوف ارتكاب گناه و فساد وجود داشته باشد، جايز نيست و در غير اين صورت اشكال ندارد.

س 1191: اگر عروس در شب جشن عروسى روپوش روشن و نازكى برسرش بيندازد، آيا جايز است مرد اجنبى از او عكس بگيرد؟
اگر مستلزم نگاه حرام به زن اجنبى باشد جايز نيست، وگرنه اشكال ندارد.

س 1192: گرفتن عكس زن غيرمحجّبه در بين محارمش چه حكمى دارد؟ اگر احتمال داده شود كه مرد اجنبى آن عكسها را هنگام ظاهر كردن ببيند، حكم آن چيست؟
اگر عكاسى كه به او نگاه مى‏كند و عكس وى را مى‏گيرد، از محارم او باشد، عكس گرفتن از او اشكال ندارد و ظاهر كردن آن هم نزد عكاسى كه او را نمى‏شناسد اشكال ندارد.

س 1193: بعضى از جوانان به تصاوير مستهجن نگاه مى‏كنند و براى كار خود توجيهات ساختگى ارائه مى‏دهند، حكم آن چيست؟ و اگر ديدن اين تصاوير مقدارى از شهوت انسان را تسكين دهد و در جلوگيرى از ارتكاب حرام مؤثر باشد، چه حكمى دارد؟
اگر نگاه كردن به آن تصاوير به قصد ريبة باشد و يا انسان بداند كه منجر به تحريك شهوت او مى‏شود و يا خوف ارتكاب گناه و مفسده باشد، در اينصورت نگاه كردن به آنها حرام است و اين كه بخاطر آن انسان به حرام ديگرى نمى‏افتد، مجوز ارتكاب فعلى كه شرعا حرام است، نمى‏باشد.

س 1194: حضور در جشنهايى كه موسيقى در آنها نواخته مى‏شود و افراد مبادرت به رقص مى‏كنند، براى فيلمبردارى چه حكمى دارد؟ فيلمبردارى مرد از مجالس مردان و زن از مجالس زنان چه حكمى دارد؟ ظاهر كردن فيلم‏هاى جشن‏هاى عروسى توسط مرد، چه آن خانواده را بشناسد و چه آن خانواده را نشناسد، داراى چه حكمى است؟ و همچنين ظاهر كردن آن توسط زن چه حكمى دارد؟ و آيا استفاده از موسيقى در آن فيلم‏ها جايز است؟
حضور در جشن‏هاى شادى و فيلمبردارى مردان از مجالس مردان و زنان از مجالس زنان در صورتى كه مستلزم گوش دادن به غنا يا موسيقى حرام و يا ارتكاب هر عمل حرام ديگرى نباشد، اشكال ندارد. ولى فيلمبردارى مردان از مجالس زنان يا زنان از مجالس مردان اگر مستلزم نظر كردن به ريبة يا مفاسد ديگرى باشد، جايز نيست و همچنين بكارگيرى موسيقى مطرب لهوى كه مناسب با مجالس لهو و گناه باشد در فيلم‏ها نيز حرام است.

س 1195: با توجه به كيفيت فيلم‏ها (خارجى يا داخلى) و موسيقى كه از تلويزيون جمهورى اسلامى پخش مى‏شود، ديدن و گوش دادن به آنها چه حكمى دارد؟
اگر افراد شنونده و بيننده تشخيص دهند موسيقى كه از راديو و تلويزيون پخش مى‏شود از نوع موسيقى مطرب لهوى مناسب با مجالس لهو و گناه است و يا ديدن فيلمى كه از تلويزيون پخش مى‏شود، مفسده دارد، ديدن و شنيدنِ آنها براى آنان جايز نيست و مجرّد پخش از راديو و تلويزيون حجّت شرعى براى جواز محسوب نمى‏شود.

س 1196: تهيه و فروش تصاوير منسوب به پيامبر اكرم «صلى الله عليه و آله» و اميرالمومنين و امام حسين«عليهماالسلام» براى نصب آنها در مراكز دولتى چه حكمى دارد؟
اين كار فى‏نفسه از نظر شرعى اشكال ندارد به شرط اينكه مشتمل بر امورى كه ازنظر عرف، اهانت و بى‏احترامى محسوب مى‏شود نبوده و با شأن آن بزرگان منافات نداشته باشد.

س 1197: خواندن كتابها و اشعار مبتذل كه باعث تحريك شهوت مى‏شوند، چه حكمى دارد؟
بايد از آنها اجتناب شود.

س 1198: تلويزيونها يا كانالهاى پخش مستقيم ماهواره‏اى يك سلسله برنامه‏هاى اجتماعى را به نمايش مى‏گذارند كه بيانگر مسائل اجتماعى جامعه غربى است و به ترويج افكار فاسدى از قبيل تشويق به اختلاط زن و مرد و ترويج روابط نامشروع مى‏پردازند، بطورى كه اين برنامه‏ها بعضى از مؤمنين را نيز تحت‏تأثير قرار داده است. ديدن آنها براى كسى كه احتمال تأثيرپذيرى او مى‏رود، چه حكمى دارد؟ آيا اين حكم نسبت به كسى كه آن برنامه‏ها را به قصد نقد و بيان نكات منفى آنها و نصيحت مردم به نديدن آنها، مى‏بيند، تفاوت دارد؟
نگاه به اين برنامه‏ها اگر از روى لذّت بوده و يا خوف تأثيرپذيرى و فساد، وجود داشته باشد، جايز نيست. ولى مشاهده به قصد نقد و آگاه كردن مردم از خطرات و نكات منفى آنها براى كسى كه اهليّت آن را دارد و مطمئن است كه از آن برنامه‏ها تأثير نمى‏پذيرد و به فساد نمى‏افتد، اشكال ندارد، البته اگر مقرّراتى باشد بايد رعايت شود.

س 1199: آيا نگاه كردن به موى گوينده تلويزيون كه آرايش كرده و سر و سينه‏اش پوششى ندارد، جايز است؟
مجرّد نگاه كردن چنانچه از روى لذّت نبوده و خوف ارتكاب حرام و فساد در آن نباشد و به صورت پخش مستقيم هم نباشد، اشكال ندارد.

س 1200: آيا ديدن فيلمهاى شهوت‏انگيز براى فرد متأهل جايز است؟
اگر ديدن آنها به قصد تحريك شهوت باشد و يا موجب تحريك آن شود، جايز نيست.

س 1201: ديدن فيلمهايى كه راه صحيح نزديكى با زن باردار را آموزش مى‏دهند، براى مردان متأهل، با توجه به اينكه باعث به حرام افتادن آنان نمى‏شود، چه حكمى دارد؟
ديدن اين فيلم‏ها كه هميشه بانگاه شهوت برانگيز همراه است، جايز نيست.

س 1202: نظارت كارمندان وزارت ارشاد بر انواع فيلمها و مجلات و نشريات و نوارها براى تشخيص موارد مجاز آنها، با توجه اينكه نظارت، مستلزم مشاهده عينى و گوش دادن به آنهاست، چه حكمى دارد؟
ديدن وگوش دادن به آنها توسط مأمورين نظارت، در مقام انجام وظيفه قانونى به مقدار ضرورت اشكال ندارد، ولى بايد از قصد لذت و ريبة احتراز كنند و واجب است افرادى كه براى نظارت و بررسى گمارده مى‏شوند از جهت فكرى و روحى زير نظر و راهنمايى مسئولين باشند.

س 1203: ديدن فيلمهاى ويدئويى كه گاهى تصاوير منحرف كننده‏اى دارند، به قصد نظارت و حذف بخش‏هاى فاسد آنها براى ارائه به ديگران چه حكمى دارد؟
ديدن اين فيلمها اگر به منظور اصلاح فيلم و حذف تصاوير فاسد و گمراه‏كننده آنها باشد اشكال ندارد بشرط اينكه كسى كه اقدام به اين كار مى‏كند مصون از افتادن به حرام باشد.

س 1204: آيا براى زن و شوهر ديدن فيلمهاى ويدئويى جنسى در خانه، جايز است؟ آيا براى فرد مبتلا به قطع نخاع ديدن اين فيلم‏ها به قصد تحريك شهوت و تمكّن از نزديكى با همسرش، جايز است؟
برانگيختن شهوت توسط فيلمهاى ويدئويى جنسى جايز نيست.

س 1205: مشاهده پنهانى فيلم‏ها وتصاويرى كه طبق قانون دولت اسلامى ممنوع هستند، اگر مفسده‏اى نداشته باشند، چه حكمى دارد؟ حكم آنها نسبت به زن و شوهرهاى جوان چيست؟
با فرض ممنوع بودن، اشكال دارد.

س 1206: مشاهده فيلمهايى كه گاهى در بردارنده اهانت به مقدسات جمهورى اسلامى و مقام معظم رهبرى هستند، چه حكمى دارد؟
واجب است از آنها اجتناب شود.

س 1207: ديدن فيلمهاى ايرانى كه بعد از انقلاب توليد شده‏اند و در آنها زنان با حجاب ناقص ظاهر مى‏شوند و گاهى بدآموزيهايى نيز دارند، چه حكمى دارد؟
اصل مشاهده اين فيلم‏ها اگر به قصد لذت و ريبة نباشد و موجب وقوع در مفسده هم نگردد، فى‏نفسه اشكال ندارد ولى فيلمسازان بايد از تهيه و توليد فيلمهايى كه با تعاليم ارزشمند اسلامى منافات دارد، خوددارى كنند.

س 1208: توزيع و عرضه فيلمهايى كه مورد تأييد وزارت ارشاد هستند، چه حكمى دارد؟ همچنين توزيع نوارهاى موسيقى كه مورد تأييد وزارت ارشاد هستند، در دانشگاهها چه حكمى دارد؟
اگر فيلم‏ها يا نوارها به نظر مكلّف عرفا مشتمل برغنا يا موسيقى مطرب و لهوى مناسبِ با مجالس لهو و گناه باشد، توزيع و عرضه آنها و همچنين ديدن و گوش دادن به آنها براى او جايز نيست و مجرّد تأييد بعضى از ادارات مربوطه تا زمانى كه نظر مكلّف در تشخيص موضوع با نظر تأييدكنندگان مخالف است، دليل شرعى براى جواز محسوب نمى‏شود.

س 1209: خريد و فروش و نگهدارى مجلاّت لباس‏هاى زنانه كه عكس زنان اجنبى در آنها وجود دارد و براى انتخاب لباس بكار مى‏روند، چه حكمى دارد؟
مجرّد وجود عكس‏هاى زنان اجنبى در اين مجلاّت مانع جواز خريد و فروش و بهره‏بردارى از آنها براى انتخاب لباس نيست مگر آن كه عكس‏ها، به گونه‏اى باشد كه موجب مفسده شود.

س 1210: آيا خريد و فروش دوربين فيلمبردارى جايز است؟
خريد و فروش دوربين فيلمبردارى تا زمانى كه به قصد استفاده در امور حرام نباشد، اشكال ندارد.

س 1211: خريد و فروش و اجاره فيلمهاى ويدئويى مبتذل و همچنين ويدئو چه حكمى دارد؟
اگر فيلم‏ها در بردارنده تصاوير زننده‏اى كه شهوت را تحريك كرده و موجب انحراف و فساد مى‏شوند و يا مشتمل بر غنا و موسيقى مطرب و لهوى و مناسب با مجالس لهو و گناه باشند، توليد و خريد و فروش و اجاره فيلم‏ها و همچنين اجاره ويدئو براى استفاده از آن در اين امور، جايز نيست.

س 1212: آياگوش‏دادن‏به اخبار و برنامه‏هاى علمى و فرهنگى راديوهاى خارجى جايز است؟
در صورتى كه موجب انحراف و فساد نشود، جايز است.

مرجع:

۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

حمله يک ويروس خطرناك به رايانه‌هاي ايراني

جام جم آنلاين: پايگاه اينترنتي PCworld در مطلبي نوشت: رايانه هاي ايران به شدت هدف حمله SCADA worm، يکي از خطرناکترين كرم هاي (ويروس) رايانه اي قرار گرفته اند که به منظور سرقت اطلاعات از سامانه هاي کنترل صنعتي طراحي شده است.
به گزارش واحد مرکزي خبر، بنابر اعلان موسسه Symantec نزديک به شصت درصد از همه رايانه هاي آلوده به اين کرم ويروس در ايران قرار دارند.
اندونزي و هند نيز از جمله کشورهايي هستند که به شدت هدف حمله اين ويروس موسوم به Stuxnet قرار گرفته اند.
الياس لوي مدير فني موسسه Symantec Security Response گفت: اين نرم افزار ويروسي از ماه ژانويه فعال شده است.
اين ويروس را ماه گذشته شرکت آنتي ويروس VirusBlokAda بلاروس شناسايي کرد.
اين شرکت اعلام کرد اين ويروس را روي رايانه اي شناسايي کرده است که به يکي از مشتريان ايراني اين شرکت تعلق داشت.
اين ويروس به دنبال سيستم هاي نظارت مديريتي و مبادله داده زيمنس مي گردد که عمدتا براي نظارت و يا کنترل فرايندهاي شيميايي و يا حمل و نقلي در شبکه هايي نظير تامين آب شهري، کنترل نيروي برق، انتقال و توزيع آن، لوله هاي گاز و نفت و بسياري پروسس هاي توزيع شده ديگر استفاده مي شوند.
Symantec Security Response مطمئن نيست که چرا در ايران و کشورهاي ديگر رايانه ها به تعداد بسيار زيادي به اين ويروس آلوده شده اند.
لوي افزود : "بيشترين چيزي که ما مي توانيم بگوييم اين است هدف طراحان اين ويروس، مخصوصا کشورهايي است که در آن محدوده جغرافيايي قرار دارند."
وي ادامه داد "هرچند ايران احتمالا يکي از کشورهايي است که بيشترين موارد آلودگي رايانه ها به اين ويروس در آن گزارش شده است ولي اين کشورها جزو آن دسته از کشورها هستند که آنتي ويروسهاي زيادي ندارند."
زيمنس نمي گويد که چه تعداد مشتري داراي سيستم SCADA در ايران دارد ولي اذعان دارد که دو شرکت آلماني نيز مورد حمله اين ويروس قرار گرفته اند.
به نوشته روزنامه وال استريت ژورنال، زيمنس چند ماه پيش اعلام کرد در نظر دارد فعاليت دو واحد توليدي خود را در ايران کاهش دهد.
يکي از اين واحدها، دويست و نود کارمند دارد و در سال دو هزار و هشت ميلادي به سود خالص چهارصد و سي و هشت ميليون يورو معادل پانصدو شصت و دو ميليون و نهصد هزار دلار دست يافت.
به گفته لوي، طي يک دوره سه روزه در هفته کنوني، رايانه هاي مستقر در چهارده هزار IP سعي کردند به سرورهاي فرمان و کنترل متصل شوند. اين امر نشان مي دهد که تعداد رايانه هاي آلوده به ويروس SCADA‌ در جهان خيلي کم است و احتمالا حدود پانزده تا بيست هزار رايانه به اين ويروس آلوده شده اند ، زيرا بسياري از شرکت ها چند رايانه را در يک نشاني IP قرار مي‌دهند.
از آنجايي که شرکت Symantec مي تواند IP هاي دستگاههاي را که سعي مي کنند به سرورهاي فرمان و کنترل وصل شوند، شناسايي کند در نتيجه مي تواند تشخيص دهد که کداميک از شرکت ها آلوده به اين ويروس شده اند.
شرکت Symantec پنجشنبه گذشته در پايگاه اينترنتي خود اعلام کرد دستگاههاي آلوده به ويروس SCADA‌ به سازمان هايي تعلق دارند که از نرم افزار و سيستم هاي SCADA استفاده مي کنند.
ويروس SCADA‌ يا Stuxnet از طريق پورت يو اس بي گسترش مي يابد.زماني که ابزاري آلوده به اين شکل به رايانه اتصال پيدا مي کند، کدهاي آن به جستجوي سيستمهاي زيمنس گشته و خود را بر روي هر ابزار يو اس بي دار ديگري که بيابد، کپي خواهد کرد.
اين ويروس جديد اينترنتي براي سرقت اطلاعات حساس شرکت هاي صنعتي طراحي شده است.
بر اساس هشدار شرکت زيمنس ويروس ياد شده بسيار پيچيده بوده و رايانه هايي را هدف مي گيرد که براي مديريت سيستم هاي کنترل صنعتي در مقياس وسيع مورد استفاده قرار مي گيرند.
اين ويروس به خصوص سيستم هايي را هدف مي گيرد که توسط شرکت هاي طراح و سازنده قطعات مختلف صنعتي به کار گرفته مي شوند.
زيمنس اعلام کرده گروهي کارشناس را براي ارزيابي وضعيت و مقابله با تحرکات اين ويروس آماده کرده است.
زيمنس همچنين مجموعه هاي صنعتي مرتبط با خود را در جريان عملکرد اين ويروس قرار داده و آنها را از خطرات بالقوه آن مطلع نموده است. برخي نگرانند که اين ويروس در آينده پيچيده تر شود و عمليات شرکت ها و کارخانه ها را مختل کند.

همه چيز به نوعی به "بد حجابی" مربوط است

قزوين خبرگزاري ایلنا: سرهنگ سیدحسن فخاری افزود: حجاب و پوشش در بینش توحیدی پیش از آنکه نیازی طبیعی باشد، امری فطری است و حفظ حجاب در جهانبینی اسلامی فرمانی از سوی خداوند سبحان است.
وی اضافه کرد: بانوانی که با پوشش نامناسب، بی توجه به حقوق سایر شهروندان می باشند، موجبات برهم زدن آرامش در جامعه را فراهم می کنند.
سرهنگ فخاری تصریح کرد: بدحجابی و بی توجهی به موازین شرعی و دینی موجب افزایش آشفتگی و انحرافات اخلاقی و در نهایت سستی بنیان نهاد خانواده، افزایش طلاق، بروز نزاع و گسیختگی در خانواده ها و کاهش احساس امنیت به ویژه در زنان می شود.
این مسوول اضافه کرد: این ناهنجاری اجتماعی اولین لطمه را به خود فرد وارد می سازد و زمینه ساز برخوردهای توهین آمیز برخی با فرد بدحجاب را فراهم می سازد.
سرهنگ فخاری، کمبودهای روحی و عقده های روانی، احساس کمبود شخصیت، خودباختگی فرهنگی، الگوپذیری از رسانه های غربی را بخشی از علل و انگیزه های بی حجابی برشمرد و گفت: برخی افراد نیز به دلیل ناآگاهی از آثار شوم و زیانبار دنیوی و اخروی بدحجابی، به سوی این انحراف اخلاقی کشیده می شوند.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قزوین، تعلیم و تربیت نادرست را از دیگر علل بدحجابی دانست و افرود: برخی والدین با این تصور که رعایت پوشش اسلامی موجب محدودیت و آزار فرزندانشان است، آنها را از این مصونیت محروم می کنند.
سرهنگ فخاری، مصونیت جامعه از انحرافات اخلاقی، تقویت ارزش های دینی، استحکام نهاد خانواده و اصلاح رفتارهای آحاد جامعه را ازجمله فواید رعایت حجاب برشمرد.
وی در ادامه گفت: افزایش آگاهی ها و انگیزه و علاقه به رعایت موازین شرعی در وهله اول وظیفه خانواده و سپس برعهده مسوولان اجتماعی بوده و وظیفه نیروی انتظامی در این زمینه هشدار و برخورد با افراد خاطی است.
این مسوول تاکید کرد: والدین باید محسنات حجاب اسلامی و مضرات بی حجابی را برای فرزندان خود بیان کرده و ارتباط عاطفی خود را با فرزندانشان تقویت کنند.
سرهنگ فخاری، تهی شدن خانواده ها از معنویت را عامل بسیاری از خیانت ها و درگیری های خانوادگی دانست و افزود: بی بندوباری و زیرپا گذاشتن ارزش های دینی، نهاد خانواده را از معنویت، صفا و پاکی تهی می سازد و موجب از هم گسیختگی عاطفی و هنجارهای حاکم بر آن می شود.
وی اظهار كرد: بانوان ما از ریشه های اسلامی و ایرانی غنی برخوردارند و چنانچه به نقش موثر حجاب و پوشش در تقویت بنیان خانواده واقف شوند به طور قطع در رعایت آن کوتاهی نمی کنند.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قزوین در پایان افزود: برخی افراد به دلیل مشکلات روانی با آزار و ایجاد مزاحمت برای دیگران به لذت روحی دست می یابند، لذا از دختران و بانوان می خواهیم در صورت مواجه با این مزاحمت ها ضمن برخورد قاطع و حفظ متانت، مراتب را به خانواده و پلیس اطلاع دهند.

****************************************************
توضیح: سرهنگ سیدحسن فخاری یکی از مقلدان حضرت آیت الله العظمی آرش گادوین است!

۱۳۸۹ مرداد ۳, یکشنبه

آیا لیس زدن بستنی توسط یک زن جایز است؟

در پی استقبال مردمی از فتاوی گرانقدر جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین حضرت آیت الله العضمی آرش گادوین دامش حفاظاته به حضور ایشان شرفیاب شدیم تا سخنان گوهر بار ایشان  در مورد مبحث حجاب و عفاف زن را به گوش جان بشنویم.

خبرنگار: استاد گرامی اولین سوالم را به این صورت مطرح می کنم که اصولا برای چه عفاف و حجاب در جامعه لازم است.

استاد گادوین: قبل از اینکه به سوال شما پاسخ دهم لازم می دانم یادآوری کنم که اطاعت از فتاوی من واجب شرعی است و کسانی که از من تقلید نکنند معاند هستند زیرا که من تنها مرجعی هستم که دامم توسط سربازان گمنام حفاظت شده است در صورتی که دام دیگر مراجع حفاظت شده نیست. اما در مورد سوال شما باید بگویم که اصولا زن سرچشمه الطاف الهی است و دامن زن همچون دامن طبیعت ممد حیات است. همانگونه که پوشش گیاهی طبیعت به آن حیات می بخشد پوشش زن نیز حیات و دوام بشری را در جامعه تضمین می کند. بدن برهنه زن همچون گدازه های داغ مرکز کره زمین است که حیات و سلامت بشری را نابود می کند.

خبرنگار: استاد گرامی آیا حجاب زن با طبیعت در ارتباط است؟

استاد گادوین: بله همین طور است و گواه آن نیز عادات ماهانه زن است که همچون گردش ماه به دور کره زمین است. پس آن ابلهی که می آید و می گوید که آن مرمر سینه بلرزان بلرزان و آن زن نادانی که می آید و سینه های نیمه برهنه خود را می لرزاند در واقع دستور لرزاندن بخشی از کره زمین را صادر کرده اند که نتیجه آن  زلزله بم می شود و گناه تمام کشته شدگان آن حادثه نیز به گردن آنها می باشد.

خبرنگار:  استاد گرامی آیا سیگار کشیدن زن جایز می باشد؟

استاد گادوین. خیر. سیگار کشیدن زن جایز نمی باشد زیرا سیگار همچون آلت مردانگی است و به داخل دهان بردن و بیرون آوردن آن توسط یک زن افکار شنیعی را در ذهن  نامحرم ایجاد می کند و باعث جذب او می شود. اصولا لمس هر شیئی که تمثال آلت مردانگی است توسط زن جایز نمی باشد. حتی احتیاط واجب است که موز و خیار و دیگر میوه های شنیع را فقط با دو انگشت خود بگیرند و نباید انگشتان خود را دور آن حلقه کنند. گرفتن میوه های دراز توسط دو دست توسط یک زن مکروه است. در ضمن گاز زدن خیار و یا موز درسته توسط زن جایز نیست و باید حتما آن را خرد کرده و سپس مصرف نماید.

خبرنگار: آیا لیس زدن بستی توسط یک زن جایز است؟

استاد گادوین: خیر. به هیچ وجه چایز نیست زیرا زبان زن هرگز نباید توسط نامحرم دیده شود. لیس زدن بستنی چوبی و یا آبنبات چوبی توسط یک زن از گناهان کبیره محسوب می شود. اخیرا دشمنان خارجی اسلام آبنبات هایی را به کشور وارد کرده اند که تمثال مردانگی می باشد تا توسط آن زنان کشورمان را مفسده کنند. من از همین تریبون استفاده کرده و به آنها می گویم که آخر ای الاغ تو خودت به خواهر و مادر خودت اجازه می دهی که این آبنبات های دراز را لیس بزنند؟
البته یک زن در زیر چادر خود و یا در یک فضای بسته و به دور از چشمان نامحرم آزاد است که هر چیزی را که می خواهد لیس بزند.

خبرنگار: آیا نگهداری حیوانات خانگی مجاز می باشد؟

استاد گادوین: اگر زن تنها در خانه باشد احتیاط واجب آن است که هیچ حیوان مذکری در خانه نباشد مخصوصا قاطر و الاغ نر که دیده شدن آلت آنها توسط یک زن از گناهان کبیره است. شنیده ام که در سرزمین کفر زن های مفسده به فرج خود کره و عسل می مالند و سپس سگهای نجس را وا میدارند که آن را لیس بزنند و از این راه شهوانی می شوند. سپس آن سگ با همان زبان خود صورت بقیه ساکنان خانه را هم لیس می زند. آنها سگ را برای همین منظور به کشور ما هم وارد کرده اند و می خواهند که زنان و دختران ما را هم به فساد بکشانند. ولی خوشبخنانه دستور صریح وجود دارد که سگ نجس است و نباید آن را نگهداری کرد.

خبرنگار: آیا پوشش کامل مردان نیز واجب است؟

استاد گادوین:  بله واجب است. برخی از مردان خیال می کنند که پوشش یعنی اینکه فقط آلت خود را بپوشانند و دیگر نمی دانند که بسیاری از اعضای دیگر بدن مرد نیز می تواند یک زن را تحریک کرده و او را مفسده کند. به عنوان مثال پوست آرنج یک مرد شبیه پوست بیضه می باشد و اگر شما دست خود را صاف کنید و به پشت آن و به پوست برآمده آرنج بنگرید می بینید که کمی برآمده می شود و اگر آن را بگبرید و بکشید همچون پوست بیضه تغییر شکل می دهد. یا مثلا موهای پای یک مرد مثل موهای اطراف آلت تناسلی وی می باشد و باعث تحریک و فساد زن می گردد. بنابراین پوشش تمامی بدن یک مرد نیز واجب است.

خبرنگار: با سپاس از آن مقام معظم که وقت گرانمایه خویش را در اختیار ما قرار دادند.

۱۳۸۹ تیر ۳۰, چهارشنبه

آیا گوزیدن زن برای دفع نامحرم جایز است؟

از آنجا که اخیرا فتواهایی مبنی بر جایز نبودن استفاده زن از عطر و ادکلن در خارج از خانه صادر شده است عده ای از خوانندگان عزیز سوالاتی دارند که برایشان ایجاد شبهه می کند. برای همین خدمت جناب حجت الاسلام والمسلمین حضرت آیت الله آرش گادوین رسیدم تا سوالات شما را با او در میان بگذارم.

 خبرنگار:استاد لطفا بفرمایید که اصولا چه بوهایی برای زن در خارج از خانه مجاز است و چه بوهایی مجاز نیست.

استاد گادوین: اصولا هر بویی که باعث جذب نامحرم باشد جایز نیست و هر بویی که باعث دفع نامحرم گردد پسندیده است. بوهای پسندیده ای که برای زنان در خارج از خانه توصیه می شود از این قرار هستند:
بوی سیر, بوی پیاز, بوی شمبلیله قرمه سبزی, بوی روغن سوخته, بوی عرق, بوی پهن گاو و یا گوسفند, بوی پشکل مرغ و یا پرندگان دیگر, بوی گوز و یا مدفوع و حتی ادرار, بوی باقالی پخته و یا جوراب بودار, بوی امشی و پیفپاف. البته برخی از مراجع اعتقاد دارند که خوشبو کننده هایی مثل به به هم ایراد ندارد ولی بنده آن را جایز نمی دانم.
بوهایی مثل گلاب, بوی گل یاس, بوی گل رز و یا هر گل دیگری به استثنای خرزهره, بوی عطرهای خارجی, بوی عطرهای شاه عبدالعظیمی و یا بوی ادکلن مردانه, بوی شامپو و یا صابونهای معطر به علت اینکه توجه نامحرم را جلب کرده و آنها را به سمت خود جلب می کند جایز نمی باشد.

خبرنگار: استاد اصولا آیا گوزیدن برای دفع نامحرم جایز است یا خیر؟

استاد گادوین: بله جایز است. اصولا گوز برای همین منظور آفریده شده است و زن ها به محض اینکه فرد نامحرمی به آنها نزدیک شود سریعا باید بگوزند تا او هر چه زودتر از محل دور شود. این امکان را شما حتی در حیواناتی مثل راسو هم میبینید که از گوز به عنوان یک وسیله دفاعی استفاده می کند. حتی اگر یک زن در سجده و یا رکوع متوجه شود که یک نامحرم از عقب به او نزدیک می شود گوزیدن او به منظور عقب راندن و دفع نامحرم اشکالی ایجاد نمی کند.

خبرنگار: جناب استاد علاوه بر بو آیا صداهایی هم وجود دارد که برای زن جایز نباشد؟

استاد گادوین: بله حتما اینطور است. اصولا هر صدایی که باعث جذب نامحرم شود در خارج از خانه اشکال دارد. صداهایی مانند صدای پاشنه کفش, صدای به هم خودن زیور آلات و النگو و یا حتی صدای خود زن. البته صدای دمپایی لاستیکی اگر بر روی زمین کشیده شود جایز است و مشکلی ایجاد نمی کند. زن ها برای صحبت کردن در خارج از خانه باید یک انگشت خود را از داخل دهان بر کناره لب خود بگذارند و آن را به سمت بیرون فشار دهند تا صدای آنها برای نامحرم تحریک کننده نباشد. صدای جویدن آدامس و تق تق آن نیز موجب تحریک شده و مجاز نمی باشد. بهتر است که اصولا یک زن در خارج از خانه هیچ صدایی از خودش ایجاد نکند مگر آروغ و گوز و سرفه های خلطی که باعث دفع نامحرم می شود. تف کردن زن بر سطح معابر هم اگر دارای خلط باشد و نامحرم را جذب نکند مانعی ندارد.

خبرنگار: استاد لطفا درباره ظاهر زن هم در خارج از خانه بفرمایید.

استاد گادوین: اصولا  بهتر است که زن از خانه خارج نشود ولی در صورتی که می خواهد این کار را انجام دهد ظاهر او باید در مجموع کریه و دافع نامحرم باشد. اگر صورت زن پر از جوشهای چرکی و زخم و زیلی است نشان دادن آن نه تنها بدون اشکال است بلکه ثواب هم دارد ولی اگر یک زن صورت زیبا دارد باید آن را از نامحرم بپوشاند و یا از وسایلی در صورتش استفاده کند که منظر او را کریه جلوه دهد. مثلا اگر ان دماغش آویزان باشد خوب است و یا می تواند از مقداری واکس برای سیاه کردن صورتش هم استفاده کند. ولی در مجموع بهتر است که فقط یک چشم او از میان چادر پیدا باشد و این از سر او هم زیاد است. اگر یک زن صورت خود را نپوشاند نباید برای حرف زدن دهان خود را باز کند چون داخل دهان یک زن محل مساعدی برای جذب نامحرم است. باید سعی کند که با دهان بسته حرف بزند. طبیعی است که بهترین رنگ هم برای زنان رنگ سیاه است.
خبرنگار: خیلی ممنون استاد از اینکه وقت شریفتان را به ما دادید.

۱۳۸۹ تیر ۲۸, دوشنبه

آیا استعمال عطر و ادکلن برای بانوان جایز است یا خیر ؟

آخرین نيوز : پرسش فوق از جمله مواردی است که خانواده های متدین ومتشرع همواره باآن روبروهستند وشاید با پاسخ های متفاوتی هم روبروشده اند .

خبرنگار مابرهمین اساس ، به محضر مراجع عظام تقلید رفته وپاسخ فصل الخطاب ایشان را جهت تنویر افکارعمومی درذیل تقدیم می نماید.

بسمه تعالی مرجع عالیفدر دامت برکاته

سلام علیکم

احتراما خواهشمند است حکم فقهی استعمال عطر وادکلن توسط بانوان دربیرون ازمنزل وبا نیت خوشبوبودن بدن را بیان فرمائید.؟

با تشکر –خبرنگار

**************************************************

پاسخ مراجع تقلید:

1- آیت الله العظمی خامنه ای:

فى نفسه مانعى ندارد ولى اگر جلب توجه نامحرم مى‌كند بايد از كنار نامحرم عبور نكنند.

2- آیت الله العظمی مبشر کاشانی:

استعمال عطر وادکلن برای بانوان چنانچه موجب جلب توجه وتحریک نامحرم شود جایز نیست .

ولی استعمال خوشبوکننده ومواد ضدعرق بدن که این خصوصیت راندارد اشکال ندارد.

3- آیت الله العظمی صافی گلپایگانی : جایز نیست

4- آیت الله العظمی مکارم شیرازی:

در مورد عطر زدن خانم ها در بیرون از منزل، از اين كار در روايت اسلامى نهى شده است، ولى چنانچه مقدار كمى براى از بين بردن بوى عرق و مانند آن بزنند مانعى ندارد.

5- آیت الله العظمی علوی گرگانی: جایز نیست

6- آیت الله العظمی مظاهری : جایز نیست

7- آیت الله العظمی روحانی:

دریک روایت نهی شده است ازاستعمال عطروامثال آنها برای خانمها در وقت بیرون رفتن ازمنزل، ولی محمول است برکراهت،یا درصورتیکه محرک شهوت باشد.

8- آیت الله  العظمی آرش گادوین: 

اگر استعمال شود باید در صورت مواجهه با نامحرم سریعا بگوزد تا اثر آن خنثی شده و موجب تحریک نامحرم نشود. در غیر اینصورت جایز نیست.


۱۳۸۹ تیر ۲۴, پنجشنبه

شهرام امیری

راستش خدا میداند که واقعیت قضیه از چه قرار است ولی با چیزهایی که من تا به حال شنیده ام تحلیل من از قضیه آقای شهرام امیری به قرار زیر است:
آقای شهرام خان مثل بقیه استادهای بدبخت و بیچاره ایران همیشه هشتش گروی نهش بوده است. ایشان عاشق علم و تکنولوژی بوده است و از هر فرصتی استفاده می کرده است که در اینترنت بچرخد و مقالات علمی منتشر شده در آنجا را مطالعه کند. ایشان یک آشنایی در انرژی اتمی پیدا کرد و از ایشان خواهش کرد که یک کاری هم به ایشان بدهند. چون ایشان شنیده بود که انرژی اتمی خیلی خوب پول می دهد. خلاصه آن آشنا هم گفته بود که کی به کیه ما که به دختر سیزده ساله پروژه دادیم خوب به تو هم می دهیم که یک پولی هم گیر تو بیاید. خلاصه شهرام خان هم که عاشق زن و پسرش بود در فکر ایجاد یک آینده خوب برای فرزندش بود با انرژی اتمی قرارداد می بندد و شبها نیز تا دیروقت اضافه کاری و تحقیق می کند. 
ولی مگر پول بی صاحب شده به این سادگی ها در میامد؟ هر دفعه آن آشنا به ایشان غر میزد که بابا من قرارداد دانشمند هسته ای با تو بستم این مزخرفاتی که تو تحویل میدی را که نمی شود به آنها قالب کرد! یک مقالاتی بده که لااقل بشه برایش تره خرد کرد! شهرام خان هم اصلا از هسته سر در نمی یاورد و از طرف دیگر منابع اطلاعاتی او هم بسیار محدود بود و به جایی دسترسی نداشت. تا اینکه قرار شد ایشان به مکه برود و حاج آقا شود.
یک روز نشست و با زنش مشورت کرد و گفت که من می خواهم یک کاری کنم که از این زندگی نکبت بار خلاص بشیم. زنش گفت چکار می خواهی بکنی؟ شهرام گفت که من تمام مدارکم و قراردادی را که بعنوان دانشمند هسته ای دارم را ترجمه می کنم و در عربستان به سفارت امریکا می روم و می گویم که اگر زندگی من را تامین کنید من هم اسرار هسته ای را به شما می گویم. زنش هم بعد از کمی بالا و پایین بالاخره قبول کرد.
شهرام جان  طبق نقشه قبلی بعد از اینکه به عربستان مشرف شد به سفارت امریکا رفت و گفت که چه نشسته اید که من دانشمند هسته ای هستم و اطلاعات مفیدی دارم. می گویید نه؟ این هم قرارداد من این هم مدارک من. اولش زیاد شهرام را تحویلش نگرفتند و گفتند برو بابا حال داری! ولی بعد که با مقامات بالا تماس گرفتند گفتند که شهرام خان حالا این اطلاعاتی که داری چی هست؟ شهرام گفت ا ؟ زرنگید؟ می خواهید اطلاعات را از من بگیزید و بعد یک اردنگی بزنید در کون من و بگویید هری؟؟؟ من خودم ختم روزگارم. برای اینکه حرف بزنم باید اول من را ببرید به امریکا تا شرایط بعدی را بهتون بگم.
دوباره سفیر به رئیسش زنگ میزنه و میگه قربان این یارو از اون عشق امریکاییها است و میگه تا نروم امریکا لام تا کام حرف نمی زنم. رئیس میگه باشه صبر کن ما یه بررسی بکنیم و فردا خبرش را بهتون میدیم. خلاصه شهرام جان فردا دوباره میره سفارت امریکا و بهش میگن که سگ خور. به درک. ما که آرش را بردیم امریکا تو هم روش! دیگه بدتر از اون که نیستی که!
خلاصه آقا را توی سفارت نگه میدارند و بهش می گویند که اگر می خواهی ببریمت امریکا باید در سفارت بمانی چون اگر پلیس در خارج از اینجا دستگیرت کنه و ویزایت تمام شده باشد یک راست برت میگرداند به بیت رهبری. شهرام هم میگه باشه شما من را ببرید امریکا هر کاری می کنم. خلاصه پس از چند ماه با هماهنگی سیا و سرویس اطلاعاتی عربستان مدارکی را برای شهرام تهیه می کنند که بتوانند او را سوار هواپیما کنند و به سمت امریکا بفرستند.
 آقا شهرام به این طریق وارد خاک امریکا می شود و اولش کف می کند. به خودش می گوید به به! وارد مهد تکنولوژی شدم و دیگر خوشبخت ترین آدم روی زمین هستم. زن و بچه ام را هم بعدا می آورم و دیگر همه چیز ردیف است. خلاصه آقا شهرام چند ماه در امریکا ول می گردد و مفت و مجانی می خورد و می خوابد تا اینکه می آیند سراغش و می گویند خوب بنال چه اطلاعاتی می خواهی به ما بدهی؟ شهرام گفت ای بابا این جوری که نمیشه من حداقل پنج میلیون دلار پول می خوام و باید اقامت من اینجا درست بشه و زن و بچه ام را بیاورم و بعد به شما اطلاعات بدم.
از آن طرف به ولیه فقیه خبر می رسد که چه نشسته ای که دانشمند اتمی ما را دزدیدند. آقا گفت کی دزدید؟ چی شد؟ گفتند ای آقا دانشمند ما رفته بود مکه اطلاعاتش را حلال کند که توسط سرویسهای اطلاعاتی امریکا و عربستان ربودندش. آقا گفت یعنی چی؟ توی بوق و کرنا بزنید که آی مردم آی ملت ها بردند دزدیدند و از این حرف ها. حالا از کجا میدانید که کار سیا است؟ گفتند آخرین اخبار موثقی که به دست ما رسیده این است که آخرین بار دیده اند وارد سفارت امریکا شده و دیگر بیرون نیامده. خوب معلومه که اونها دزدیدنش!
آقا شهرام ما ویلان و سرگردان در دیار غربت برای خودش می چرخد و حال می کند تا اینکه بالاخره او را به سرویس امنیتی می برند و بازجویی می کنند. خلاصه پس از چانه زنی های بسیار سر پنج میلیون دلار به توافق می رسند و سیا می گوید به درک ما که 10 میلیون دلار به آرش دادیم که وبلاگ بزند و جوانان را اغفال کند این پنج میلیون دلار هم سگ خور! خلاصه پنج میلیون دلار را می ریزند توی حساب آقا شهرام در یکی از بانک های امریکایی و می گویند خوب حالا بیا حرف بزن. آقا شهرام هم که نخود در دهنش خیس نمی خورد هر چیزی را که از زمان تولدش به یاد می آورد بر روی دفتر خاطرات آنها بالا آورد. یعنی خداییش اگر من
هم چند میلیون می گرفتم سلولهای جنینی مغزم هم بکار می افتاد و از خودش خاطره تراوش می کرد.
سیا وقتی اسناد و نوشته های شهرام را دید فهمید که چه کلاه گشادی سرش رفته است و گفت همین مردیکه؟ همه ما را سر کار گذاشتی؟ پنج میلیون پول گرفتی که این مزخرفات را بنویسی؟ شهرام گفت خوب همین ها خیلی مهم است نگاه کن اینجا نوشتم که آقای فلانی گفت که به امید خدا بمب می سازیم و پرتش می کنیم طرف اسراییل.  یا اینجا به من گفتند که در مورد این مزخرفات تحقیق نکن یه تحقیقی بکن که ببینیم چطور غلظت این بی صاحب شده را ببریم بالا.
از آنجا که با او قرارداد بسته بودند و نمی توانستند پول را از او پس بگیرند(چون اینجا یک کشور دموکراتیک است!)  یک اردنگی زدند در باسنش و گفتند گورت را گم کن و دیگر این طرفها هم پیدایت نشود. شهرام گفت یعنی چی؟ من می خواهم زن و بچه ام را بیاورم! گفتند باید از طریق قانونی اقدام کنی و حداقل هفت سال هم طول می کشد که آنها را بیاوری.
شهرام جان که پول و پله دار شده بود گفت اشکالی ندارد وکیل می گیرم و کار آنها را زود درست می کنم. سپس او با خانواده اش تماس گرفت و به آنها گفت که همه چیز مرتب است و نگران نباشند. ولی چون با کارت زنگ میزد وزارت اطلاعات ایران که تلفن خانه اش را کنترل می کرد نتوانست رد او را پیدا کند! آقا شهرام هم که جو گیر شده بود و احساس قدرت می کرد یک دوربین دیجیتال خرید و یک کره زمین و کتابخانه هم گذاشت پشت سرش که خیلی روشن فکرانه به نظر برسد. سپس دگمه ضبط را زد و برای تمام دنیا و زن و بچه اش پیام داد که من اینجا خیلی خوب و خوشحالم و می خواهم درس بخوانم و از این حرفها. سپس ویدیو را در یوتیوب کپی کرد.
از آن طرف اهل بیت آقای رهبر دوان دوان وارد اطاقش شدند و گفتند که ای آقا چه نشسته اید که دانشمند اتمی ما سر مر گنده در امریکا است و دارد به ریش ما می خندد. آقا گفت یعنی چی؟ کجا است؟ گفتند آقا لپ تاپت را بیاور تا بهت نشانش دهیم. آقا پنجره صحبت نوریزاده  در تفسیر خبر را بست و رفت توی یوتیوب. آقا در دلش خدا را شکر می کرد که خودش مثل دیگران فیلتر ندارد و می تواند به یوتیوب برود. سپس وقتی حرفهای شهرام را شنید غش غش خندید. گفتند آقا چرا می خندی؟ گفت شما ها خیلی بچه اید من یک کاری می کنم که همین فردا همه صحبت های خودش را تکذیب کند و چهار دست و پا بیاید تهران. فقط از طرف زنش یک پیام کوتاه به او بدهید که اگر جان زن و بچه اش را دوست دارد مثل آدم هر کاری را که ما می گوییم انجام دهد. دیگران که از نبوغ و قدرت مدیریت و مملکت داری آقا حیرت زده شده بودند تعظیم کنان از اطاق ایشان رفتند بیرون و آقا دوباره صفحه نوریزاده را باز کرد.
چنین شد که آقا شهرام داستان ما بد جوری گرفتار شد و مجبور شد برای حفظ جان زن و بچه اش در شوی اعتراف تلویزیونی آقای ضرغامی شرکت کند و بگوید که من را دستگیر کردند و به امریکا بردند و از این حرف ها! مقام های امریکایی ماندند که چه بگویند چون آقا شهرام هنوز امریکا بود و آزاد بود که برود ولی در شوی تلویزیونی گفته بود که یکی بیاید من را آزاد کند و با خودش ببرد ایران! خلاصه بهش زنگ زدند و گفتند آخه مرد حسابی این مزخرفات دیگه چیه گفتی؟ خوب اگه میخوای بری ایران برو مگه ما جلوت رو گرفتیم؟ شهرام گفت ای آقا بدادم برسید ایرانیها بهم گفتند که اگر این چیزها را نگویم زن و بچه ام را می کشند! مجبور شدم هر چیزی را که آنها می گویند تکرار کنم.
خلاصه اینطوری شد که شهرام خان با سلام و صلوات به تهران برگشت ولی خوب آن پنج میلیون دلار هنوز توی حسابش هست. از متکی پرسیدند آیا از ایشان به عنوان قهرمان استقبال می شود گفت اول باید ببینیم توی این دو سال چکار کرده است بعد! حالا ایشان بد جوری گرفتار شده است. باید روزها و ماه ها و بلکه سالها به اداره اطلاعات برود و جواب پس بدهد. هیچوقت هم نمی گذارند که دستش به آن پنج میلیون دلار برسد و ممنوع الخروجش می کنند. بدرد امریکا هم دیگر نمی خورد! چند روز دیگر هم که آبها از آسیاب افتاد می اندازندش در هلفدونی که برای فروش اطلاعات سری آب خنک بنوشد.
خلاصه این هم از داستان قهرمان بخت برگشته ما.

۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه

ناشناخته ترین ذره جهان کشف شد!

پیک ایران نوشت:
اخباری که به تازگی و به صورت غیر رسمی از رقیب برخورد دهنده بزرگ هادرون منتشر شده نشان می دهد برخورد دهنده تواترون موفق به یافتن "بوزون هیگز" که به دلیل ناشناخته و نادیده باقی مانده به ذرات خدا نیز شهرت دارند، شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، پروفسور "توماسو دوریگو" فیزیکدان دانشگاه پادوآ از از انتشار غیر رسمی اخباری خبر داده است که نشان می دهند برخورد دهنده لابراتوار فرمی توانسته است بوزون هیگز را کشف کند.

انتظار می رود "تواترون" برخورد دهنده ذره ای بزرگ لابراتوار فرمی و قدرتمندترین برخورد دهنده جهان پس از LHC با دست یافتن شتاب دهنده سرن به آخرین درجه از انرژی بازنشسته شود اما شاید قبل از متوقف شدن توانسته باشد به رقیب خود ضربه ای وارد آورد.

در صورتی که بتوان چنین شایعاتی را باور کرد، شایعاتی که "توماسو دوریگو" نیز در مورد آنها کاملا محتاطانه سخن می گوید می توان گفت احتمال کشف بوزون هیگز در این برخورد دهنده در حدود 99.7 درصد است اما این در صورتی است که بتوان این اخبار غیر رسمی را باور کرد.

"توماسو دوریگو" در پست جدید وبلاگ خود با عنوان "شایعاتی درباره سیگنال هیگز" نوشته از دو منبع مستقل و متفاوت شنیده است نتایج آزمایشی در تواترون به زودی نشانه سیگنالهایی کوچک از وجود بوزون هیگز را ارائه خواهد کرد.

در حالی که تمرکز رسانه ها بیشتر بر روی برخورد دهنده بزرگ هادرون قرار گرفته است، تواترون به آرامی تحقیقات خود درباره بوزون هیگز را ادامه می دهد. طی گذشت 27 سال از زمان تکمیل این برخورد دهنده، تواترون موفق به کشف یک کوارک شده و چهار باریون مختلف را مشاهده کرده است. با وجود اینکه تا کنون موفق به ردیابی بوزون هیگز نشده است، تواترون تحقیقات خود را بر روی این موضوع متمرکز کرده است.

سال گذشته فیزیکدانان فرمی اعلام کردند به اندازه ای اطلاعات جمع آوری کرده اند که انتظار دارند تا سال آینده بوزون هیگز را کشف کنند و بخت خود را در یافتن این پدیده ناشناخته تا پایان سال 2010 در حدود 50 درصد اعلام کردند.

بوزون هیگز آخرین ذره ای است که در مدل استاندارد فیزیک ذره ای فرض شده و دانشمندان همچنان در جستجوی آن به سر می برند. گفته می شود کشف این ذره می تواند توضیح دهنده وجود جرم در دیگر ذرات باشد و کشف آن در نهایت منجر به تایید مدل استاندارد خواهد شد. همچنین در صورتی که وجود چنین ذره ای به اثبات برسد دیگر نظریه ها که از شهرت کمتری برخوردارند نیز باید به آزمایش گذاشته شوند.

بر اساس گزارش نیوساینتیست، شاید طی کنفرانس بین المللی فیزیک پر انرژی یا ICHEP با ارائه نتایج آخرین مطالعات توسط دانشمندان بتوان به درست یا غلط بودن این اخبار غیر رسمی پی برد.

۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

لی لی

بعضی وقت ها در وبلاگ گردی های خودم به نوشته هایی بر خورد می کنم که تنها یک نویسنده ماهر می تواند آنها را بنگارد. این وبلاگها ناشناس هستند و خوانندگان زیادی هم ندارند. لی لی یکی از آنها است که نوشته هایش بسیار قوی و گیرا است.
مطمئن باشید که از خواندن نوشته هایش پشیمان نخواهید شد.

اگر ۲۰۱۲ یا ۲۰۱۳ نشد ، ۲۰۱۴ حتماً کار تمام است!

راستش من وقتی در ایران به دنیا آمدم تا قبل از اینکه دست و چپ و راستم را تشخیص دهم انقلاب شد و بعد از چند سال هم جنگ شد و اوضاع اقتصادی خراب شد و بعد که رسیدیم به کنکور سهمیه ای شد و بعد از رفتن به دانشگاه کار کمیاب شد و تا خواستم خانه بخرم گران شد و تا خواستم زن بگیرم مهریه ها هزار هزار شد و تا خواستم بروم شمال و جنگل را ببینم درختان کنده شد و تا خواستم در دریا آبتنی کنم پیشروی و پسروی کرد و ساحل لجن شد و تا خواستم در رودخانه ماهیگیری کنم پساب آمد و ماهیها مردند و نصیبم فقط قورباغه شد و وقتی خواستم به امریکا بیایم بلیطها یکهو گران شد و وقتی به امریکا رسیدم بحران اقتصادی شد و کار کمیاب شد و حالا هم که تازه امیدوارم چند سال دیگر نفسی به راحتی بکشم قرار است دنیا تمام شود!!!!

به نقل از یکی از وبلاگهایی که می خوانمش:
"پیش‌تر از قول مایاها و دانشمندان ناسا نوشتم که ممکن است ۲ یا ۳ سال به پایان زندگی در زمین مانده باشد! اما حال می‌خواهم از قول یک پروفسور آلمانی شاغل در دانشگاه کمبریج به نام Nicholas Boyle بگویم که ممکن است، تاریخ مرگ تا ۲۰۱۴ عقب برود!



این پروفسور آلمانی کتابی دارد با عنوان:

“۲۰۱۴: How to Survive the Next World Crisis“

و در آن با اشاره به پیامدهای فاجعه‌بار رشد جمعیت، نوشته است: “دنیا در حال ورود به یک بحران جهانی بسیار شدید و بی سابقه در تاریخ است که در واقع عواقب بسیار بد و طولانی مدت بحران اقتصادی بین‌المللی کنونی است.”
چنین است که او سال ۲۰۱۴ را آستانه‌ی ظرفیت پذیرش کره زمین دانسته و آن زمان را پایان دنیا معرفی کرده است."

پایان نقل قول: لینک نمی دهم چون طرف آدم حسابی است و شما اعتبار ندارید می زنید وبلاگ بنده خدا را داغان می کنید!!! :)

۱۳۸۹ خرداد ۲۱, جمعه

امروز 22 خرداد است

چقدر زود یک سال گذشت...........

۱۳۸۹ خرداد ۱۸, سه‌شنبه

شعر به همین سادگی


۱۳۸۹ خرداد ۱۷, دوشنبه

نمایشنامه ولایت

به نقل از روزنامه کیهان 16 خرداد در مورد متن سخنراني يكي از محافظان مقام معظم رهبري در سال  68

سال 68 لحظاتي كه امام (ره) داشتند به رحمت خدا مي رفتند با دفتر رياست جمهوري تماس گرفتند و ما به همراه آقاي خامنه اي سوار ماشين شديم و به سمت جماران حركت كرديم. وقتي به جماران رسيديم چون همه مسئولين آمده بودند شرايط بسيار سختي را ايجاد كرده بودند و فقط تعدادي از محافظين را داخل راه مي دادند. همراه آقا كه رئيس جمهور بودند فقط 4 نفر داخل شديم و تا دم در حسينيه رفتيم .
خيلي از شخصيت ها و نمايندگان مجلس آنجا بودند و داخل راهشان نمي دادند، همراه آقاي خامنه اي دو نفر توانستيم بعنوان محافظ داخل بيمارستان برويم كه دائم شيفت عوض مي كرديم. تنها كسي كه امام (ره) موقع رحلتشان و قبل از خانواده شان او را پذيرفتند، آقاي خامنه اي بودند. بعد از آن نمازي كه امام (ره) خواندند پزشكان گفتند كه نمي توان كاري براي ايشان انجام داد در اين شرايط قرار شد همه كساني كه داخل اتاق امام بودند خارج شوند و فقط خانواده امام داخل شوند. قبل از ورود خانواده امام حاج احمد آقا از اتاق امام (ره) آمدند بيرون و گفتند آسيد علي آقا را امام كار دارند. آقاي خامنه اي داخل شدند و براي اينكه صداي امام (ره) را كه نحيف شده بود بشنوند گوششان را نزديك صورت امام (ره) بردند و امام (ره) با ايشان صحبت كردند. ما كه پشت شيشه اين صحنه را مي ديديم هر لحظه كه
مي گذشت مي ديديم آقاي خامنه اي قرمزتر مي شد، صورت ايشان دائم قرمز مي شد گويا به حد انفجار رسيده بود . بعد از صحبت هاي امام (ره) آقاي خامنه اي حاج احمد آقا ر اصدا كردند داخل، سپس حاج احمد آمدند بيرون و گفتند حاج خانم - همسر امام (ره) - و محارم امام (ره) بيايند داخل. - تمام اين صحنه ها فيلم برداري شده است و نمي دانيم چرا پخش نمي شود! - حاج احمد آقا كه صدا كردند خانواده امام تا آقاي طباطبايي - برادر خانم حاج احمد آقا - كه شهردار تهران بودند و دكتر طباطبايي - برادر خانم ديگر حاج احمد آقا - داخل بودند تمام دختران و پسران منسوب به امام (ره) داخل بودند و ديداري را با ايشان تازه كردند. تنها كسي كه با محارم امام (ره) تا لحظه آخر حيات ايشان داخل اتاق بود فقط آقاي خامنه اي بودند!
تقريبأ ساعت 30:23 امام (ره) تمام كردند. در اين شرايط آقاي خامنه اي با همان صورت برافروخته آمدند بيرون و همه كساني كه آنجا حضور داشتند را صدا كردند چه چپي ها و چه راستي ها و همه اطاعت كردند. آقا فرمودند هيچكس حق ندارد با هيچ خبرگزاري و هيچ گروهي مصاحبه علني داشته باشد و خبر فوت امام (ره) را اعلام كند. اگر ما فردا صبح بتوانيم از صدا و سيماي خودمان اين خبر را اعلام كنيم، بقاي جمهوري اسلامي را مي توانيم حفظ كنيم و در غير اين صورت احتمال اين هست كه خيلي از مسائل و مشكلات بر كشور ما جاري شود. همه گوش كردند و هيچكس حرفي نزد. تنها كسي كه آن زمان مامور شد آقاي لاهيجاني معاون جهاد سازندگي وقت بود كه مسئول تهيه يخچالي شد كه جنازه امام (ره) را 3 روز داخل آن گذاشتند. غير از وي قرار شد كسي كار خاصي را انجام ندهد.
بلافاصله همه از جمله آقاي خامنه اي به محل كارشان رفتند. همان شب آقا بسياري از كارهاي مربوط به حفاظت و اطلاعات را انجام دادند. فردا صبح قرار شد جلسه مجلس خبرگان براي تعيين رهبري انجام شود. همراه آقاي خامنه اي، آقاي انصاري نامي بود به همراه من و آقاي قاسمي كه با آقاي خامنه اي پياده از منزل راه افتاديم و به مجلس آمديم. هيچ كدام از ما در آن لحظات رهبري آقاي خامنه اي به ذهنمان هم خطور نمي كرد. در مجلس حفاظت به دست گردان هفت سپاه بود و تعدادي از محافظين آيت الله مشكيني بعنوان رئيس مجلس خبرگان، محافظين آقاي هاشمي بعنوان رئيس مجلس شوراي اسلامي و محافظين آقاي خامنه اي در مجلس تردد مي كرديم. لذا بسياري از شرايط داخل رامي دانستيم.حدود 20 دقيقه طول كشيد تا جلسه به حد نصاب رسيد. آقاي مشكيني شروع به صحبت كردند و سپس آقاي هاشمي چند دقيقه صحبت كردند.در همين اثني تلفن زنگ زد و گفتند حاج احمد آقاي خميني با آقاي هاشمي كار دارند. آقاي هاشمي اجازه گرفتند و داخل دفتر هيات رئيسه رفتند. آقاي مشكيني راجع به مطالب داخلي مجلس خبرگان صحبت كردند و سپس قرار شد در مورد رهبري آينده صحبت شود. هيچ كس صحبت نكرد و همه به هم نگاه مي كردند. اولين نفري كه شروع به صحبت كرد، آقاي خلخالي بود.
وي گفت ميخواهم مطلبي را بگويم و اين را يك تكليف مي دانم. آقاي مشكيني بلندگوي وي را روشن كرد و وي شروع به صحبت كرد. ايشان گفتند من چند وقت پيش براي مراسم عقد دخترم نزد امام (ره) رفته بودم. تا دختر و عروس و دامادم و بچه ها بازرسي شوند و بيايند داخل چند دقيقه طول كشيد. من از
امام (ره) سوال كردم حالا كه شما آقاي منتظري، قائم مقام رهبري را عوض كرده ايد با اين شرايط بيماريتان شخص خاصي را مد نظر نداريد؟ ايشان به من نگاه كردند و گفتند: «مگر مي شود من نظر خاصي نداشته باشم و مگر مي شود كه نظرم را به كسي نگفته باشم؟ من به حاج احمد آقا و آقاي هاشمي بارها گفتم . از نظر من هيچ كس در روي كره زمين از سيد علي آقا بهتر نيست ». بعد از اين حرف آقاي خلخالي اعلام كردند كه اساساً امام (ره) با شوراي رهبري مخالف بودند. پس بايد روي يك نفر صحبت كنيم و براي انفرادي هم چند نفر بيشتر در كشور نداريم، يكي آيت الله مشكيني هستند، يكي آيت الله موسوي اردبيلي و نفر سوم آقاي خامنه اي هستند كه امام (ره) روي ايشان نظر مثبت داشتند. بعد از آقاي خلخالي تنها كسي كه صحبت كرد آيت الله موسوي اردبيلي بود. ايشان گفتند در يكي از جلسات سران سه قوه كه خدمت امام (ره) رسيديم آقاي خامنه اي و آقاي هاشمي نيامده بودند.
من و مهندس موسوي رفته بوديم. داخل آمدن مهندس مقداري طول كشيد. من با امام (ره) صحبت مي كردم، به ايشان گفتم كه نظر شما در مورد رهبري آينده چيست؟ و امام (ره) گفتند: «من نظرم را به حاج احمد آقا و آقاي هاشمي
گفته ام و احدي را در كره زمين بهتر از آسيد علي آقا براي رهبري نمي دانم ». اين دو مورد را آنها گفتند. در حين صحبت ايشان آقاي هاشمي از پله هاي دفتر هيات رئيسه آمدند پايين و به محض رسيدن به جايگاهشان ميكروفون راخاموش كردند و بلندگوي خودشان روشن شد. آقاي هاشمي گفتند احمد آقا يك مطلبي را به من گفتند كه تكليف را همين الان به شما بگويم و بعد معذرت خواهي كردند كه بلندگو را خاموش كردند. سپس گفتند احمد آقا الان به من گفتند:
«اگر مي خواهيد روح امام (ره) شاد شود و به وصيت نامه امام (ره) عمل كرده باشيد اعلام كنيد كه امام (ره) بارها به ما گفتند كه آقاي خامنه اي را مطرح كنيم ولي به دليل مسائل سياسي نگذاشت كه ما بگوييم ». آقاي هاشمي گفتند حاج احمد آقا به من گفتند: « امروز يك تكليف است و حداقل حرف مرا در مجلس بزنيد كه من آن دنيا گرفتار نباشم ». سپس آقاي هاشمي گفتند حالا يك مطلب را من بگويم. من بارها خدمت امام(ره) رسيدم و هر بار كه رفتم امام (ره) به من گفتند: » تا دير نشده آ سيد علي آقا را شما مطرح كنيد بد است من مطرح كنم چون اگر من مطرح كنم قضيه استخلا پيش مي آيد. شما مطرح كنيد من دفاع مي كنم ». سپس آقاي هاشمي طبق عادت رياست مجلسي اش عمل كرد و در حالي كه ايستاده بود گفت كسانيكه با رهبري آقاي خامنه اي موافقند قيام كنند. در همين هنگام آقاي خامنه اي از كوره در رفتند و گفتند: « اكبر آقا! بنشينيد شما، مگر اينجا مجلس است كه شما مي خواهيد راي بگيريد؟ رهبري نظام به اين است كه من بتوانم. مگر من مي توانم خميني باشم؟ اين بار سنگيني كه شما داريد به دوش يك نفر مي گذاريد را مگر يك نفر مي تواند تحملش كند؟ تحملش شرايط ميخواهد. نه من، بلكه هيچ كس نمي تواند تحمل كند ».
در همين هنگام مجلس يك مقدار شلوغ شد و موافقين و مخالفين حرفهايي زدند. آقاي آذري قمي به آقاي خامنه اي گفت شما بپذيريد، مگر ما مرديم همه ما كمك مي كنيم. ولايت فقيه، ولايت انبيا است. وي آنقدر تعريف كرد كه آقاي خامنه اي از كوره در رفتند و گفتند: « آقاي آذري قمي! بفرماييد بنشينيد. ما شما را مي شناسيم، در دوره هاي مختلف شما را امتحان كرده ايم. ايني را كه شما گفتيد 10 سال آينده هم مي گوييد؟ 10 سال ديگر نخواهيد گفت. هر جا مقابل شما مطلبي علم شود كه شما نپذيريد مقابلش مي ايستيد ». در همين هنگام آقاي آذري قمي عمامه اش را برداشت و دو دستي محكم تو سرش زد و گفت خدا از من نگذرد اگر قرار باشد من 10 سال آينده مقابل شما بايستم ، من شما را بعنوان ولايت فقيه، ولايت مطلقه فقيه، قبول دارم.
- دقيقاً بعد از 10 سال آقاي آذري قمي رفت قم و در فردو نماز جماعت خواند و آنجا با آقاي خامنه اي مخالفت كرد! دقيقاً همان طور كه آقاي خامنه اي گفتند 10 سال بعد اين حرف را زد! - بعد از اين صحبت ها خبرگان راي گيري كرد كه در راي گيري همه خبرگان به غير از 6 نفر راي موافق دادند! كه يكي از آنها خود آقاي خامنه اي بودند كه به خودشان راي ندادند. يك نفر هم نظرش روي شوراي رهبري بود نه اينكه با شخص آقاي خامنه اي مخالفت داشته باشد. نظر وي اين بود كه در كشور به جاي امام (ره) فرد نمي تواند عمل كند و يك شوراي رهبري بايد داشته باشيم كه متشكل از آقاي خامنه اي، آقاي هاشمي بعنوان يكي از چهره هاي سياسي و سه مرجع تقليد باشد. اما نظرش راي نياورد و آقا با يك راي قوي انتخاب شدند.
حدود ساعت 3 جلسه تمام شد. كساني بودند كه از همان لحظه شروع به تبعيت كردند، از جمله اين افراد آقاي جوادي آملي بودند. هنگام خروج از مجلس هيچ كس ازدر خارج نشد همه به هم تعارف مي كردند و حدود
3 دقيقه كسي خارج نشد. همه اصرار
مي كردند آقاي خامنه اي خارج شوند اما آقاي خامنه اي به آقاي مشكيني گفتند كه ايشان ابتدا خارج شوند. در همين هنگام آقاي جوادي آملي گفتند: « آقا شما بفرماييد كه ما جرات كنيم پشت سر شما بيرون بياييم. آن موقع شما بر ما رفيق بوديد و ما افتخار مي كرديم پايمان را پشت پاي شما بگذاريم، امروز شما بر ما ولي هستيد و از الان بر ما فرض و واجب است كه همه پايمان را جاي پاي شما بگذاريم و طوري هم بايد پايمان را بگذاريم كه اگر كسي نگاه كند نفهمد چند نفر بعد از شما آمدند بيرون و فقط جاي پاي شما باشد! »
من با همين چشمهاي خودم بيشتر از 100بار برخورد آقاي خامنه اي و امام خميني(ره) را با همديگر ديدم. در هيچ برخوردي نديدم كه امام خميني تمام قد جلوي ايشان بلند نشود و به طرفشان نرود. ولي براي هيچ كس نديدم كه اين طور برخورد كند، البته بسيار نادر بودند در مقايسه با رفتاري كه با شخصيت هاي دولتي، هيات دولت و... امام تنها با آقاي خامنه اي اينگونه برخورد مي كرد و با ايشان باز برخورد مي كرد. آقاي خامنه اي اوايل رهبري در بيمارستان قلب شهيد رجايي عمل داشتند. در كل طول عمل سيد احمد خميني در طول راهروي بيمارستان قدم
مي زدند، عصباني و ناراحت بودند. گويا صحنه هاي بيماري امام راحل يادشان مي آمد. بعد از اينكه عمل موفقيت آميز بود، ما دوربيني روي قسمتي كه ايشان بستري بودند گذاشتيم كه ديگر مزاحم ايشان نباشيم و در باز و بسته نشود و تغييرات دماي اتاق به ايشان لطمه نزند. از بيرون اتاق كارهاي حفاظتي را كنترل
مي كرديم. حاج احمد خميني(ره) ساعت
15/2 نيمه شب به بيمارستان قلب شهيد رجايي آمدند البته تنها با يك راننده و با لباس راحتي روحانيت نه لباس رسمي. ما از اينكه ايشان تنها و بدون حفاظت آمده بودند تعجب كرديم. ايشان گفتند: از آقا چه خبر؟ گفتيم: الحمدلله خوبند. ايشان خيالشان راحت شد. به ايشان گفتم: اگر مي خواهيد آقاي گلپايگاني و سايرين را بيدار كنم؟ گفتند: نه، حاج خانم بسيار نگران حال آقا بودند. ايشان خواستند من بيام پيش آقا و خودم از نزديك در جريان وضعيت ايشان قرار بگيرم نه با تلفن و خبردهي ديگران. بعد از چند دقيقه ايشان به ذكر
خاطره اي پرداختند: ((ما در تمام جايي كه امام تردد مي كرد، سخنراني مي كرد و.. يك ميكروفون هاي ريزي و يك كليد شصتي قرار داده بوديم تا هروقت حال ايشان نامساعد شد(اين اواخر حال ايشان نامساعد بود) يكي از اين كليدها را فشار دهند تا من و دكتر طباطبايي سريع بدويم به سمت اتاق. من در اتاق خودمان دراز كشيده بودم، ساعت 7 شب ناگهان زنگ به صدا درآمد. من با سرعت به سمت اتاق امام رفتم و فكر كردم خداي ناكرده ايشان سكته كرده، امام چمباتمه زده بود و دو دستشان به زانويشان و نگاه تلويزيون مي كرد. من به هيچ وجه حواسم به تلويزيون نبود. گفتم: آقا، ايشان سريع گفتند: احمد بشين، احمد بشين. من نشستم و ديدم اخبار دارد ديدار آقاي خامنه اي با يكي از مسئولان خارجي(رهبر كره شمالي) را نشان مي دهد. گفتند: نگذاريد دير بشه، چند بار به شما و آقاي هاشمي گفتم. ايشان رو مطرح كنيد، اين عظمت رو كه آدم مي بينه كيف مي كنه. همينكه عصايشان را بلند مي كند(در حال سان از نظاميان كره بودند) عظمت اسلام رو مي بينم.»
دركتاب خاطرات آقاي حيدر واعظ كاشاني اهل قم در باره آقاي خامنه اي از قول آقاي بهاالديني چه فرمودند آنهم در چه سالي؟ ايشان(واعظ كاشاني) مي گويند من در اتاق بودم و هر 2 داماد آقاي بهاالديني نشسته بودند. پسرآقاي بهاءالديني وارد شدند و گفتند: مجلس خبرگان آقاي منتظري را به قائم مقام رهبري انتخاب كردند. ايشان نگاهي به پسرشان انداخت و فرمودند: نه اينطور نيست. پسرشان گفتند: مجلس خبرگان انتخاب كرد تمام شد. ايشان دوباره فرمودند: نه اين طور نيست بعد از امام خميني، رهبر ما آقا سيد علي خودمونه.
در انتخاب آقاي منتظري اصلا آقاي
خامنه اي امام جمعه بوده نه رييس جمهور. مسايلي كه بين عرفا و بزرگان و مراجع
مي گذرد ما نمي بينيم. اينها مسايل مادي است ما مي بينيم نه مسايل غيرمادي و برداشتشان با ما فرق دارد. در عالم ديگري هستند و ما به تحليل آنها وارد نيستيم
مطالبي از خصوصيات ايشان: سيره هايي وجود دارد كه ما مجازيم بگوييم . برخي موارد را راضي نيستند ما بگوييم و جامعه بداند و ما نمي گوييم ولي ديده ايم. به اهلش مي توان گفت كه اثرگذار باشد در زندگيشان. چيزي كه ايشان را به مقام مرجعيت و رهبري رساند فقط و فقط خودشان و رفتارهايشان است. ايشان همه اين مقامات را از احترام به پدر و مادر مي داند. ايشان مي گويد: در زماني كه وارد حوزه شدند افتخار مي كردند كه كوچكترين فرد حوزه هستند. مي فرمايند: وقتي وارد حوزه شدم با 2 نفر هم حجره اي شدم وديدم كه يكي از آنها از من كوچكتره و به من برخورد. ايشان آقاي هاشمي بودند و بعدا فهميدم از من بزرگتره. شهيد بهشتي نيز با من بودند.دوران درس حوزوي به درس امام بسيار علاقه مند بودم و با هيچ چيز عوض نمي كرديم. با من تماس گرفتند و گفتند كه پدرتان هيچ چيز
نمي بيند و آب مرواريد گرفته است. من به مشهد رفتم و چند وقت كارم اين شده بود كه دست پدرم را گرفته و از كوچه خامنه ايها به مسجد حكمت چهارراه شهدا مي بردم تا نماز بخوانند و بعد از آن به پرسشهاي مردم پاسخ مي گفتم و دوباره ايشان را به منزل مي بردم. هر 3 وعده نمازكار من اين شده بود. تا اينكه ايشان قبول كردند عمل جراحي كنند و شكر خدا خوب شدند. من مطمئنم كه دعاي خير پدرم مرا به اينجا رسانده است.
مادر و پدر براي ايشان از هيچ مرتبتي بالاتر نبودند. ايشان موقع ورود پدر تمام قد مي ايستادند به سمت ايشان مي دويدند و دستشان را مي بوسيدند. تمام عمرشان كارش اين بود و مادرشان نيز همينطور. وقتي پدرشان از فرودگاه مي آمد ما را مي فرستاد تا ويلچر ببريم ايشان را بياوريم وتاكيد مي كردند به ايشان بگوييم آقاسيدعلي نمي تواند خودش به ديدار شما بيايد زيرا نياز به برنامه ريزي حفاظتي دست و پاگير دارد و الان احساس كند من دارم ايشان را جابه جا مي كنم. در رياست جمهوري وقتي به در ورودي رياست جمهوري
مي رسيديم ايشان خودشان پدرشان را از ماشين پياده مي كردند و پله ها را همپاي ايشان مي آمد و براي ايشان پشتي مي گذاشت، چاي مي ريخت و اجازه نمي داد در اين لحظات ما كوچكترين كاري انجام دهيم. ايشان تاكيد بسيار زيادي روي احترام به پدر و مادر داشتند و هرچه كه به آن رسيده بود را از پدر و مادر
مي دانست. بر صله رحم بسيار بسيار تاكيد
مي كرد و منزل برادرانشان: سيدمحمد- سيد هادي و.. رفت و آمد مي كرد. وقتي مشهد مي رفتند چند روز مي ايستاد تا همه فاميلهايشان را ببيند. به پدرخانم شان بسيار احترام
مي گذاشت و هميشه دستشان را مي بوسيد. ديدار علما و بزرگان با ايشان نيز در همين فضاي اخلاقي و احترام مي باشد. در سفر پس از رهبري ايشان به قم خيلي از علما و بزرگان حتي تا عوارضي قم آمده بودند جهت استقبال مانند آيت الله جوادي آملي. آيت الله حسن زاده آملي خودشان براي ورود آقاي خامنه اي به قم خودشون به ورودي شهر قم آمدند ولو اينكه ايشان را نيز نديدند. سخنان ايشان در مورد آقاي خامنه اي در ديدار با رهبري بسيار عجيب بود و من و ديگران در تمام اين مدت فقط گريه مي كرديم و آنها در فضاي ديگري بودند. بسيار متواضعانه با ايشان برخورد مي كرد و با صفا.
ما با آقاي موسوي كاشاني مسئول دفتر رهبري بيت آقاي جوادي رفتيم و اعلام كرديم آقا مي خواهد بعد از نماز مغرب بيايد ديدار شما. ايشان فرمودند: بگوييد نيايد، واقعا
مي گويم. منزل من بسيار بسيار حقير است وگنجايش ايشان را ندارد. من خواهشم اين است اگر مي خواهند بزرگي كنند بيايند قدمشان روي چشمم ولي خانه من گنجايش ايشان را ندارد. من حاضرم بارها بارها خودم بيايم خدمتشان. بگوييد با اين شرايط من راضي نيستم بيايند. ما به رهبري اعلام كرديم اين گفته را و رهبري فرمودند: ما اگر برويم منزلشان خيلي چيزها گيرمان مي آيد. اين برخورد ايشان بسيار متواضعانه و باكرامت بود.
نماز مغرب و عشا خدمتشان رفتيم وگفتيم كه آقا انشاالله امشب تشريف ميارن، با بچه هاي حفاظت ايشان هماهنگ كرديم تا اطراف خانه پست حفاظتي بگذارند و همسايه ها نيز اذيت نشوند. آقاي آملي پيش ما ايستاده بودند و ما گفتيم شما بنشينيد تا ايشان نزديك شوند ما خبرتان مي دهيم. ايشان گفتند من از صبح تا الان منتظرم اصلا آرام و قرار ندارم. ما گفتيم اقلا شما بگذاريد تا از دفتر(قم) حركت كردند ما به شما اطلاع مي دهيم. ايشان از هنگامي كه خبر حركت رهبري را شنيدند در خانه ايستاده بودند و منتظر بود. وقتي آقا تشريف آوردند ايشان سريع دويدند درب ماشين را باز كردند و تلاش كردند دست آقا را ببوسند ولي آقا ممانعت كرد. ايشان پياده شدند و داخل خانه شدند و آقاي آملي تا دست آقا را نبوسيدند كوتاه نيامدند. برخورد ايشان با رهبري بسيار متواضعانه و خود را حقير و كوچك مي گرفتند و آقا نيز با ايشان متواضعانه برخورد مي كردند. حدود40 دقيقه ديدار طول كشيد و در اين 40 دقيقه فقط تعارف و معرفت بود. ايشان به منزل بسياري به قم رفته اند ولي كمتر برخوردي اين گونه بود. واقعا سرشار از فضل و كرامت بود.
منزل آقاي بها الديني كوچكتر بود. صبح زود رفتم منزل ايشان و قرار بود رهبري نماز صبح را كه جمكران خواندند( نماز صبحها را كامل جمكران مي خواندند)بيايند. گروهي كه براي حفاظت ايشان رفتيم منزل آيت الله، پسرشان آمدند و ما خودمان را معرفي كرديم. ما رفتيم بالا ساعت 4 صبح بود و ديديم كه ايشان در آن موقع به صورت رسمي منتظر كسي هستند. بعد از دستبوسي ايشان فرمودند: خوب آقا سيد علي كجاست و كي ميايد!!؟. ما تعجب كرده بوديم. گفتم جمكران هستند وبعد خدمت شما مي رسند. ايشان فرمودند: اينگونه نگوييد ايشان بزرگتر از اين است ايشان لطف مي كنند و منت بر ما مي گذارند اينجا مي آيند.
اسكورت شروع به حركت كردند و تاكيد داشتند كه زياد مزاحم ايشان نباشيم. آقا تشريف آوردند و آقاي بهاالديني مي خواستند از پله ها پايين بيايند ولي آقا دويد به سمت ايشان و آقا با ناراحتي به ما نگاه كرد كه چرا اينگونه شد و تشريف آوردند پايين، ولي ايشان فرمودند: به بچه ها چيزي نگوييد من از ديشب تا كنون منتظر شما هستم و خواب ندارم. مي خواستند دست آقا را ببوسند ولي آقا نگذاشت.
آقاي بهاالديني خواهش كردند كه اجازه دهيد من دست شما ر ا ببوسم تا فردا به مادرتان زهرا بگويم من دست ولي تان را بوسيدم. اختلاف سني آقاي بهاالديني با رهبري حدود50 سال بود در آن زمان(سال1380). وقتي نشستيم آقاي بهاالديني به اطراف منزل همه را نگاه مي كردند و ما نگران بوديم كه ايشان چه در فكر دارن و ما را چگونه مي بيند(چشم بصيرت و برزخي). ايشان سپس نگاه به رهبري نمودند و گفتند: من شنيده بودم كه شما از دفترتان حفاظت مي شود و الحمدلله همه محافظان و همراهانتان خوبند و خوب
مي بينمشان. ما خيلي خوشحال شديم. از فرزندان آقاگفتند و گفتند 2فرزند بزرگ شما را بارها ديده ام الحق(3مرتبه) همه خوبند و مانند شمايند. 2 فرزند كوچك را نديده بودم و تازگيها كه ديدم اينها نيز الحق خيلي خوبند. بعد آقا به بچه هايش، همراهان ومحافظانش اشاره كردند كه همگي دست آيت الله را ببوسند و بعد خداحافظي كردند. با اين برخوردها و كراماتي كه ما ديديم و حالا
مي بينيم يه عده اي كه 16سالش از انقلاب گذشته و 14 سال قبل از انقلاب مشخص نبود كجا بوده و كي بوده حالا به اسم وكيل، وزير، روحاني و.. مطالبي را مي گويد كه دل آدم مي سوزه.
البته دل براي اون مي سوزه نه براي انقلاب. انقلاب الحمدلله مانند بلدوزر هركس كه جلوش آمد و خواست بايستد له كرده و رفت. فكر كرديد اينها كه حالا آمدند از بازرگان،
بني صدر و..بزرگترند؟ بازرگان را همه جهان مي خواستند. انقلاب ما قطع يقين انقلاب آقا امام زمان است و هيچ كس نمي تواند به ما ضرر و لطمه اي برساند. فقط به آقا مربوطه اين انقلاب و فقط مقدرات مي تواند بر ما اعمال شود. و حفظ حكومت نيز شرايطي دارد كه بايد در اين خط باشيم.
قبل از سفر به حج رفتم خدمت علما و مراجع جهت اجازه تشرف. منزل آقاي بهجت مطلبي خواستم و ايشان فرمود: ما اجيريم. مي داني اجير چيست؟ كسي كه مزد و پاداشش را قبلا گرفته و الان به جز اطاعت چيزي نبايد انجام دهد.
ما اجير آقا امام زمانيم و مزد و پاداشمان بودن در اين دوران و خدمت به نظام جمهوري اسلامي است. اين مزد و پاداش ماست و به هيچ چيز فكر نكنيد. ما اجيريم و هرچه
مي گذرد فقط و فقط به خدمت امام زمان ببينيم.براي طول عمر مقام رهبري و ظهور حضرت و تعجيل در فرجشون صلوات بلند بفرستين..