۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

خدا و شیطان

ممکن است برخی از شما به خدا اعتقاد نداشته باشید و برخی دیگر او را باور داشته باشید ولی بیشتر شما وقتی صحبتی از خدا می شود یک هیبت مردانه را در پیش خود تصور می کنید. علت آن است که بیشتر مذاهب چند هزار سال اخیر خدا را مرد می دانند و یا طوری از صفات او می گویند که اینطور در ذهن شنونده نقش می بندد که خداوند مرد است.

ولی آنچه از خدا در ذهن من نقش می بندد یک زن است و شیطان هم یکی از مردانی است که عاشق خدا است و چون خدا انسان را دوست دارد, شیطان حسودی می کند و حاضر نمی شود که در مقابل انسان سجده کند. البته اگر خداوند هم از اول می دانست که انسان چه موجود خبیثی است هرگز به شیطان اصرار نمی کرد که چنین کاری را بکند.

شیطان با احساسات خیلی کاری ندارد و سر و کار او با جنگ و ستیز و پول و مقام است. همچنین شیطان بسیار منطقی است و کارهایش را با حساب و کتاب و از روی اصول انجام می دهد. مثلا هیچوقت شیطان همینجوری یک قوم را از بین نمیبرد بلکه آنها را وسوسه می کنند تا به جان هم بیفتند و یکدیگر را بکشند. در صورتی که خدا می تواند هر کاری را بدون دلیل بکند و مثلا زلزله از خودش در کند تا هزاران نفر بمیرند.

اگر شیطان بخواهد یک نفر را پولدار کند, نقشه ها و کارهای بسیاری به او نشان می دهد تا به مرور زمان او پولدار شود ولی اگر خدا بخواهد کسی پولدار شود فقط کافی است که یک بلیط بخت آزمایی بخرد تا برنده شود. در مجموع شیطان کارهایش حساب و کتاب دارد در حالی که کارهای خداوند بدون حساب و کتاب است و نمی شود آن را پیش بینی کرد.

شیطان پارتی بازی نمی کند و بین کسی که دوست دارد و دوست ندارد فرق نمی گذارد در حالی که خداوند به آن کسی که دوست دارد بیشتر توجه می کند و امکانات بیشتری را از بیت الدهر در اختیار او قرار می دهد. حتی گاهی هم کسانی را که خیلی دوست دارد به امراض و بلاهای لاعلاج دچار می کند تا هر چه زودتر به وصل او برسند.

شیطان همیشه به قربانیهای خودش حق انتخاب می دهد و آنها را مجبور به انجام کاری نمی کند در حالی که خداوند سرنوشت انسانها را در پیش پایشان می گذارد و عاقبت آنها را رقم می زند. اگر کسی کار بدی را انجام دهد ممکن است بگویند که شیطان گولش زد ولی در نهایت می گویند که خدا خواست تا آن کار انجام شود و هیچوقت نمی گویند که شیطان خواست.

خدا اهل عشوه و غمزه است و اگر کاری را انجام دهید که خوشش نیاید از شما قهر می کند در حالی که شیطان اهل قهر و آشتی نیست و از هرکسی که به حرف او گوش دهد استقبال می کند. شیطان اهل گل و عشق و احساس و این جور چیزها هم نیست. هر جایی که مردم یک چیز زیبایی می بینند و یا صحبتی از عشق و عاطفه در میان است به یاد خدا می افتند.

در ضمن شیطان هم مثل مردان نمی زاید در حالی که کل جهان اصلی زاییده خداوند است و این صفت او در زنان هم وجود دارد.
به خاطر همین علت هایی که گفتم هرگاه که صحبتی از خدا می شود من تصویر و صدای یک زن را در ذهن خود مجسم می کنم.

دود

۷ نظر:

  1. نوشته هات بوي شيطوني ميدن

    پاسخحذف
  2. toooooooooooooooooooooop

    پاسخحذف
  3. جالب بود ولی من یکی شخصا وقتی صحبت از خدا میشه هیچ جنسیتی برای او قائل نمیشوم و احتمالا این نشان از قرابت بالای اینجانب با خداوند میدهد. اگر دعایی-چیزی دارید که اجابت نمیشود به من بگویید تا بلکه خداوند بواسطه حقانیت این جانب آن را برآورده کند!!!

    پاسخحذف
  4. شیطان، مرد، زن ،جونور ،ویژگی مرد بودن و زن بودن و هرویژگی دیگه رو خدا آفریده .چون خداوند ناقص نیست هیچ یکی ار ویژگی هایی در انسان که ناشی از نقص میشود را ندارد!

    پاسخحذف